مباحثه، تالار علمی فقاهت
نکته ای دقیق و کاربردی از دلیل لاحرج - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17)
+--- انجمن: مطالب علمی (اصولی) (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=28)
+--- موضوع: نکته ای دقیق و کاربردی از دلیل لاحرج (/showthread.php?tid=682)



نکته ای دقیق و کاربردی از دلیل لاحرج - 89195 - 31-فروردين-1395

مسأله ای مبتلی به و فراگیر وجود دارد که آیا نگاه کردن پزشک مرد به بدن زن و برعکس در فرضی که حرمت مستلزم حرج شود جایز است یا نه؟
در این بحث در واقع حرج متوجه شخص بیمار است لذا حرمت کشف از او برداشته می شود اما برای پزشک هیچ حرجی وجود ندارد:
حال آیا از پزشک هم حرمت نگاه برداشته می شود یا نه؟
باید گفت که در لا حرج دو معنا تصویر می شود که راهگشای مسأله ی ما می باشد: معنای اول این است که لا حرج انحلالی است یعنی هر کسی که حکم در حق او حرجی باشد از او برداشته می شود لذا در محل بحث چون برای پزشک حکمی حرجی وجود ندارد حرمت نگاه در حق او باقی خواهد بود.
اما اگر لا حرج را به این معنا بگیریم که در دین حکم حرجی نیست در این صورت حرمت نگاه کردن پزشک به بیمار موجب حرج بر بیمار می شود در نتیجه این حکم، حکمی حرجی در دین است و جواز نظر ثابت می شود.
و از لحاظ اینکه کدام یک از این دو تصویر درست است آیه قابلیت هردو را دارد: ما جعل الله علیکم فی الدین من حرج از طرفی علیکم در آیه آمده که می توان از آن استظهار کرد که انحلالی را بیان می کند. و از طرفی فی الدین را آورده که می توان گفت صورت دوم را بیان می کند و علیکم هم به لحاظ مجموع است و از آن اراده انحلال نشده است.
یکی از فروعات این بحث:
در بحث مبیت به منی اگر کسی پرستار باشد و در صورت وجوب مبیت حرج بر بیمار لازم بیاید گفتگو است که آیا وجوب برداشته می شود یا نه؟که این حکم بستگی به دو تصویر بالا دارد.
البته ناگفته نماند که اگر لاحرج را انحلالی هم بگیریم چه بسا در مثال بیمار و پزشک از باب لازمه ی عرفی حکم حرمت نظر را از پزشک برداریم: یعنی وقتی لاحرج حرمت کشف را از بیمار بر می دارد لازمه ی عرفی آن این است که حرمت نگاه هم از پزشک برداشته شود و الا رفع حرمت کشف لغو می شود.
البته به این وجه اشکال شده است...


RE: نکته ای دقیق و کاربردی از دلیل لاحرج - رضا اسکندری - 2-ارديبهشت-1395

(31-فروردين-1395, 15:23)89195 نوشته: اما اگر لا حرج را به این معنا بگیریم که در دین حکم حرجی نیست در این صورت حرمت نگاه کردن پزشک به بیمار موجب حرج بر بیمار می شود در نتیجه این حکم، حکمی حرجی در دین است و جواز نظر ثابت می شود.

ارتباط این مساله به انحلالی بودن یا نبودن لاحرج را نفهمیدم. فکر میکنم مطابق اصطلاح مشهور بحث نکرده اید. اگر اصطلاح جدیدی به کار می برید لطفا توضیح دهید.
در هر صورت حرمت نگاه کردن پزشک به بدن غیر همجنس، و حرمت نشان دادن بدن به نامحرم، دو حکم مختلف در شریعتند و ارتباطی به انحلالی بودن یا نبودن لاحرج ندارند.


RE: نکته ای دقیق و کاربردی از دلیل لاحرج - emameasr - 4-ارديبهشت-1395

(31-فروردين-1395, 15:23)89195 نوشته: البته ناگفته نماند که اگر لاحرج را انحلالی هم بگیریم چه بسا در مثال بیمار و پزشک از باب لازمه ی عرفی حکم حرمت نظر را از پزشک برداریم: یعنی وقتی لاحرج حرمت کشف را از بیمار بر می دارد لازمه ی عرفی آن این است که حرمت نگاه هم از پزشک برداشته شود و الا رفع حرمت کشف لغو می شود.
البته به این وجه اشکال شده است...

اگه امکان داره اشکالی که به این وجه شده را بیان فرمایید.


RE: نکته ای دقیق و کاربردی از دلیل لاحرج - مسعود عطار منش - 9-اسفند-1396

(31-فروردين-1395, 15:23)89195 نوشته: مسأله ای مبتلی به و فراگیر وجود دارد که آیا نگاه کردن پزشک مرد به بدن زن و برعکس در فرضی که حرمت مستلزم حرج شود جایز است یا نه؟
در این بحث در واقع حرج متوجه شخص بیمار است لذا حرمت کشف از او برداشته می شود اما برای پزشک هیچ حرجی وجود ندارد:
حال آیا از پزشک هم حرمت نگاه برداشته می شود یا نه؟
باید گفت که در لا حرج دو معنا تصویر می شود که راهگشای مسأله ی ما می باشد: معنای اول این است که لا حرج انحلالی است یعنی هر کسی که حکم در حق او حرجی باشد از او برداشته می شود لذا در محل بحث چون برای پزشک حکمی حرجی وجود ندارد حرمت نگاه در حق او باقی خواهد بود.
اما اگر لا حرج را به این معنا بگیریم که در دین حکم حرجی نیست در این صورت حرمت نگاه کردن پزشک به بیمار موجب حرج بر بیمار می شود در نتیجه این حکم، حکمی حرجی در دین است و جواز نظر ثابت می شود.
و از لحاظ اینکه کدام یک از این دو تصویر درست است آیه قابلیت هردو را دارد: ما جعل الله علیکم فی الدین من حرج از طرفی علیکم در آیه آمده که می توان از آن استظهار کرد که انحلالی را بیان می کند. و از طرفی فی الدین را آورده که می توان گفت صورت دوم را بیان می کند و علیکم هم به لحاظ مجموع است و از آن اراده انحلال نشده است.
یکی از فروعات این بحث:
در بحث مبیت به منی اگر کسی پرستار باشد و در صورت وجوب مبیت حرج بر بیمار لازم بیاید گفتگو است که آیا وجوب برداشته می شود یا نه؟که این حکم بستگی به دو تصویر بالا دارد.
البته ناگفته نماند که اگر لاحرج را انحلالی هم بگیریم چه بسا در مثال بیمار و پزشک از باب لازمه ی عرفی حکم حرمت نظر را از پزشک برداریم: یعنی وقتی لاحرج حرمت کشف را از بیمار بر می دارد لازمه ی عرفی آن این است که حرمت نگاه هم از پزشک برداشته شود و الا رفع حرمت کشف لغو می شود.
البته به این وجه اشکال شده است...
به ذهن قاصر بنده می رسد حتی اگر به اصطلاح شما این حکم انحلالی هم باشد معنایش اینست که بر تک تک مکلفین در دین حرجی قرار داده نشده است ؛ معنای تک تک مکلفین این نیست که فقط حکم متوجه آن مکلف را لحاظ کنیم چون اگر حکم حرمت نظر برای پزشک هم فعلی باشد بر بیمار حرج لازم می اید و چون در دین نباید برای بیمار حرجی باشد پس تمام احکامی که موجب حرج بر بیمار است برداشته می شود هم احکام مربوط به خودش هم احکام مربوط به پزشک .
بنده خیال میکنم علت خلطی که در ذهن شما صورت گرفته اینست که جعل در آیه را به معنای جعل و اعتبار احکام  شرعی گرفته اید نه به معنای قرار دادن و با ضمیمه کردنش به علیکم این نتیجه را گرفتید که هر جعلی و اعتباری بر هر شخصی انجام شده با حرج برداشته می شود نه جعلهای دیگران ولی باید توجه داشت که بدون تصرف در معنای آیه باید آیه را فهمید یعنی معنای جعل همان قرار دادن است و آیه می گوید در دین بر شما حرج قرار داده نشده ؛ حال حرج قرار دادن بر من ممکن است بحاظر حکم مربوط به من باشد و ممکن است حکم مربوط به پزشک باشد .