مباحثه، تالار علمی فقاهت
اجتهاد در رجال، ابن غضایری و چند موضوع دیگر - نسخه قابل چاپ

+- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir)
+-- انجمن: بخش رجال (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=29)
+--- انجمن: قواعد رجال (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=30)
+--- موضوع: اجتهاد در رجال، ابن غضایری و چند موضوع دیگر (/showthread.php?tid=743)

صفحات 1 2


RE: اجتهاد در رجال، ابن غضایری و چند موضوع دیگر - aad1416 - 1-مهر-1395

۱ لطف کنید لااقل یک مثال بزنید تا ما هم اشنا بشویم با این روش. یعنی یک نفر را بگویید که بر اساس شیوه و رفتارش تضعیف شده باشد بلکه می توانیم تک تک افراد را بررسی کنیم و در اکثر موارد بنده نشان دهم که بر اساس متن شناسی توثیق یا تضعیف شدند
۲ این سوال بسیار درست و توضیحش واجب است.البته توجه داشته باشید که بسیاری که رفتارشان برای ما براساس قراین رسیده واضح است را نجاشی توثیق نکرده است. مهم ترین تفاوت شیخ و نجاشی در همین مورد است.
اولا برای توثیق بر اساس متن شناسی باید روایات تا جای بررسی شود که توثیق یا تضعیف هویدا گردد. حقیر تحقیقی انجام دادم درباره ی کسانی که نجاشی انان را قلیل الحدیث می خواند. ۲۸ نفرند. فقط چهار نفر را توثیق یا تحسین نکرده است که برای دو نفر انان دلیلش را یافتم ولی برای آن دو نفر دیگر خیر و شاید از نسخه ی ما سقط شده و یا دلایل دیگر.
ثانیا به جز توثیق و تضعیف؛ توقف نیز ممکن است. مثالی می زنم تا روشن شود. ابراهیم بن هاشم شاید یکی از بهترین مثال ها باشد. مرحوم بهبودی کلامی دارند درباره ی ایشان که درست به نظر می رسد.
ثالثا من شک ندارم( با توجه به اینکه شما ما را از این کلام حذر داده اید ولی واقعا شک ندارم) که طوسی همان صدوق است که شاگردی مفید را کرده. یعنی اصاله العداله ی صدوق را طوسی نیز قبول دارد لااقل بعد از مهاجرتش به نجف که اساسا شکی نیست در قبول این مدعا.
دلایل دیگر نیز وجو دارد اگر قانع نشدید عرض می کنم
۳ نه خیر اساسا روش اصلی نجاشی همین است. متن شناسی روش اصلی است. اتفاقا دلیل کم بودن نظرات رجالی شیخ نسبت به نجاشی در همین است.(فتامل جدا)
اما درباره ی آقا سید موسی. چرا قبول نکرده اند؟ چون بر اساس متن شناسی بوده. از کجا یافته اند که دیگر موارد رجالی از متن شناسی نبوده مخصوصا توثیقات؟
۴ خیر رساله ی علل را قرائت فرمایید عقل گریز نیست عقل ستیز است مخالف قران است مخالف احادیث دیگر است بله درباره ی این که اگر عقل گریز باشد روایت را قبول کنیم یا نه آقا سید محمد جواد شبیری و مرحوم بهبودی مکاتباتی داشته گفتار هایی دارند در جای خود لکن اگر روایت مخالف قران بود مخالف مسلمات بود عقل قبول نمی کند این حرف امام است
۵ توجه بفرمایید به این ایه
وَ مِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِینَةِ مَرَدُوا عَلَی النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ ...
و ایضا تاریخ چیز دیگری می گوید...
۶ بنده نیز در شماره ی ۲ گفتم برای توثیق یا تضعیف بررسی بسیار لازم است. و این تفاوت طوسی و نجاشی است. شما می گویید روایاتی جعل می کرده تا خود را از پیروان نشان دهند بله ولی با متن شناسی اگر واقعا منافق باشند با بررسی بیشتر روایات معلوم می شود و این امری واضح است گویا.
۷ اولا احمد بن محمد بن عیسی نه محمد بن عیسی
ثانیا این قول ابن ولید است نه صدوق
ثالثا اساسا معلوم نیست این قول ابن ولید صحت داشته باشد بلکه منتسب به اوست. اگر به تصحیح اعتقادات مراجعه کنید کلام مرا متوجه می شوید پس نمی توان بر اساس حرف منتسب حکم نمود
۸ اولا بنده گفته ام ترجمه ی اشعری نه محمد بن عیسی. اساسا محمد بن عیسی حلیف است و اشعری منظورم محمد بن احمد است اشعریان عرب خالص اند. بله دقیقا اساس کار رجالی است و و در چند مورد محدود فهرستی است. البته اگر به فهرست طوسی درباره ی محمد بن عیسی بن عبید مراجعه کنید می یابید اساس کار درباره ی او نیز می تواند رجالی باشد برخلاف گفته ی نجاشی‌. اگر فهرستی بود صدوق فقط روایاتش از یونس را استثنا می کرد لکن او تمامی روایات مختص به او را مستثنی کرده بلکه گفته غالی بوده است فتامل.