امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اجتهاد در رجال، ابن غضایری و چند موضوع دیگر
#1
اقا سید موسی شبیری زنجانی برای رد اقوال ابن غضایری انگار گفته اند که چون ارای او اجتهادی است نمی توان بدان عمل نمود. این سخن در ظاهر بهترین قولی است که درباره ی رجال ابن غضایری شنیده ام(اقوال دیگر از قبیل سند نداشتن به کتاب یا موضوع بودن کتاب به ابن غضایری!!!! و یا تشدد بی جای او بیشتر بهانه است تا دلیل مخصوصا قول اول که با توجه به اجازه ی بدون مناوله حرف کاملا باطلی است)
اما در باطن این حرف بسیار عجیب است. تو می دانی که اساسا اکثر و شاید تمامی اقوال رجالی اجتهادی است و بی شک در این بین ابن غضایری گوی سبقت را از بقیه ربوده است. نجاشی، ابن نوح، ابن ولید، مفید و حتی شیخ  و شاید صدوق که اقوال رجالی این دو کم است و بیشتر متکی به اقوال سلف از رجالیان است، همگی اجتهادی است. آیت الله شیخ محمد سند در یکی از مجلدات موسوعه ی رجالی شان به اجتهادات نجاشی پرداخته اند و اقوال وی را با توجه به رجال کشی رد نموده است(البته بطلان عمل ایشان در اصل قرار دادن رجال کشی بسیار واضح است راجع مقاله ایت الله مددی درباره ی رجال کشی)
پس سخن ایشان درباره ی اجتهادی بودن اقوال ابن غضایری صحیح است لکن رد سخن ابن غضایری به دلیل اجتهاداتش منجر به رد اکثر و شاید تمامی اقوال رجالیان دیگر می شود و این چیز عجیبی است...
پاسخ
#2
دوست عزیز حرف حضرت آیت الله العظمی شبیری را اشتباه و ناقص نقل نموده اید. ایشان نمی‌فرمایند چون ابن غضائری اجتهاد کرده است اقوال او بی اعتبار است و اقوال دیگران دارای اعتبار است چون اجتهاد نکرده اند.
بلکه ایشان می فرمایند ابن غضائری بر اساس متن روایات فرد، اجتهاد می کرده است و این روش اجتهادی اشتباه است لذا نظرات ایشان را نمی پذیرند.
این کلام در بسیاری از کلمات حضرت آیت الله موجود است و ایشان مسلک ابن غضائری را مسلک متن شناسی می دانند که فاقد اعتبار است.
پاسخ
#3
ایشان می گویند:... تضعيف ابن غضايرى چندان اهميتى ندارد، وى بسيارى از راويان را با بررسى رواياتشان و متن‌شناسى احاديث ايشان، تضعيف مى‌كند. وقتى، متن روايتى مورد قبول او نباشد، راوى روايت را ضعيف مى‌داند. به طور كلى تضعيفات مبنى بر متن‌شناسى از هر كس باشد، اعتبار ندارد، چون بر پايه استنباط و اجتهاد استوار است و ادله حجيت شهادت، شهادت حسى را معتبر مى‌سازد نه شهادت حدسى را.
در مورد ابن غضايرى با توجه به تتبع در كتاب وى دريافته‌ايم كه منشأ تضعيفات وى غالباً متن‌شناسى است، لذا اعتبار ندارد...))( ایشان بعد از آن عبارت ضعیف فی حدیثه را توضیح می دهند که به نظر حقیر توضیح ایشان یا مصداق است و یا نادرست)
دقت کنید ایشان می گویند تضعیفات مبنی بر متن شناسی را قبول ندارند چرا چون بر پایه اجتهاد است‌. یعنی ایشان اجتهاد در رجال را قبول ندارند وگرنه چرا این تضعیفات را رد می کنند. 
بنده می گویم اساسا اجتهاد در رجال به روش دیگری به جز متن شناسی متصور نیست. از شما می پرسم واقعا چه روشی وجود دارد جز بررسی متون؟ (مستثنیات ابن ولید و... )اصولا مطمئن ترین و بهترین روش در این علم و تنها طریق اجتهاد همین متن شناسی است.
و آنچه بنده را متحیر قدرت ابن غضایری در این علم نموده آن است که بی شک تمام علمای شیعه به جز در موارد نادر فقط کتب شخص را مورد بررسی قرار می دادند برخلاف عامه که روایات را( و این دلیل برتری آنها نیست زیرا اساسا بزرگان آنها اصلا کتاب نداشته اند مانند زهری که فقط انساب قریش دارد و بس و...) لکن ابن غضایری گویا روایات را بررسی می کرده و این کار جامع تر از روش قبلی است.
پاسخ
#4
رجال بر اساس متن شناسی منجر به همان رفتاری می‌شود که ابان بن تغلب گفت ُ الَّذِي جَاءَ بِهِ شَيْطَان‏. رفتار ابان دقیقا بر اساس متن شناسی صورت گرفت.
یا منجر به همان تضعیفاتی که احمد بن محمد بن عیسی انجام داده است که چون متن روایات فلان راوی با آنچه ایشان پذیرفته بوده است مغایر می دید راوی را رمی به غلو یا کذب می کرد.
اساسا روش توثیق و تضعیف افراد مبتنی بر متن شناسی روایات او نیست.
پاسخ
#5
احسنتم فقط شما بفرماييد چه روش دیگری برای تضعیف وجود دارد؟
هاتوا برهانکم... فهرست نجاشی را ببینید. مثلا ترجمه ی علی بن محمد بن شیره.
احمد بن محمد بن عیسی از او چیزهای منکره ای شنیده اما نجاشی به آن وقعی نمی نهد چرا چون در کتاب هایش چیزی دال بر این مذاهب نیست.
مفید در لمح البرهان ابن سنان را می ستاید. در مصابیح النور ابن سنان را تضعیف می کند. چرا چون اولی برای تصحیح حدیثش لازم دارد ولی پس از عدول از نظر قبلی برای تضعیف همان حدیث او را سخت تضعیف می کند.
ابن ولید در مستثنیات فقط روش متن شناسی دارد و نه چیز دیگری البته به جز یک یا چند نفر خاص که خلف با او موافقت نکرده اند.
طوسی درباره ی بطائنی می گوید از عمل طائفه به اخبارش حکایت می کند لکن خود او در غیبه پس از خبری که با نظر او همسان نیست می گوید کیف یوثق بروایاتهم او یعول علیها!!!!
مثال های این موارد غیر قابل شمارش است بلکه همه ی آرای رجالی به جز موارد بسیار بسیار اندک همگی اجتهادی است. و دانستیم که اجتهاد در رجال محدود به متن شناسی است فقط و فقط. بنده هر چه در این کتب گشتم روش دیگری نیافتم بلکه به نظرم روش دیگری متصور نیست. لکن اگر روش دیگری بود لطف بفرمایید و بگویید...
پاسخ
#6
از نظر بنده اجتهاد در علم رجال بر اساس بررسی سیره و رفتار و اعمال فرد است نه بر اساس متن روایات او و لذا اگر کسی را توثیق کردند متن روایات او را می پذیرند نه اینکه بر عکس باشد و ابتدا متن روایت را بررسی کنیم و هر چه با مذاق ما خوش نیامد راوی را دروغ گو یا غالی بدانیم.
بحث مرحوم ابن ولید و به تبع ایشان مرحوم صدوق و ابن نوح اصلا کار رجالی نیست کار فهرستی است و مبنای کار فهرستی از اساس با کار رجالی متفاوت است.
پاسخ
#7
کاش دلیل می فرمودید
اما این سخن شما باطل است زیرا اولا کسی چون نجاشی چگونه به سیره و روش فرد پی برده است بدون معاصرت و معاشرت ثانیا این حرف شما اساسا بدترین روش است زیرا مثلا منجر به توثیق منافقین می شود انها در رفتار با مومنین همذات هستند در کردار به گونه ی دیگر اما بررسی روایات جلوی این کار را می گیرد ثالثا اگر بررسی به سیره و روش است چه طور شما مثلا از رفتار کسی به اصطلاحات زیر که همگی از اصطلاحات نجاشی است می رسید:
حدیثه لیس بذلک النقی؛ حدیثه یعرف و ینکر؛ فاسد الروایه؛ فی حدیثه بعض شیء؛ له کتاب ردیء الحدیث؛ مضطرب الحدیث و ...
رابعا چه بسا کسانی که مذهب درستی ندارند ولی صادق اند پس اگر در سیره کسی بگوید مثلا فلان شخص فلان عقاید را دارد و دیگر درباره وثاقتش صحبت نکند از کجا وثاقت ثابت می شود به جز سبر احادیثش مثل علی بن محمد بن شیره و یا ابو طالب انباری
خامسا انچه گفته اید با مذاق ما خوش نیامد رد کنیم نادرست است. این گونه مسائل مذاقی نیست بلکه حدیث باید شاهدی در قران یا سنت داشته باشد. به عنوان مثال محمد بن سنان رساله ای دارد درباره ی روح و عالم اظله. مفید می گوید در ان مطالب فاسده وجود دارد. بعضی از ان در کتاب هایی که به دست ما رسیده امده. وقتی شما انرا می خوانید بی شک متوجه می شوید این کلام امام نمی تواند باشد. همچنین او رساله ای دارد در باب علل مثل همان رساله قبلی.حالا اگر همه ی جهان به شما بگوید این فرد اهل دین و ثقه بوده شما قبول می کنید که این حرف امام است؟ نه. شما رفتار را اگر ملاک قرار دهید این مشکل به وجود می اید. گمان می کنم سخن شما درباره ی مذاق علما متاثر از این کلام است که مثلا عقاید ما با سلفمان متفاوت است از این دست خزعبلات. این ها همگی باطل است. شیعه الیوم شیعه الامس. بلی در موارد بسیار اندک تفاوت هست چنانچه امروز هم همه به یک مطلب معتقد نیستند اما اینکه مثلا روایات خارق العاده را قبول نداشته اند قدما و یا از این دست سخنان که بذرش را به گمانم مرحوم وحید کاشته است برای مبارزه با ابن غضایری و میوه اش را امثال کدیور ها و... برداشته اند واقعا بی ریشه و اساس است.(دلایل بسیار مبرهنی در این رابطه وجود دارد)

و اما سخنتان درباره ی ابن ولید. همان طور که قبل هم گفته ام اساس کار شیعه بر خلاف عامه بررسی کتب است نه روایت. یعنی توثیق و تضعیف با سبر احادیث کتاب شخص خلق می شود نه با روایاتش. پس این که گفته اید کار فهرستی با کار رجالی متفاوت است درست است ولی اکثر علمای شیعه با همین روش فهرستی جلو رفته اند به جز موارد نادر که اتفاقا به نظر می رسد مستثنیات ابن ولید شیوه ی رجالی باشد نه فهرستی و این را می توان از ترجمه ی محمد بن عیسی و خود اشعری در فهرست نیز متوجه شد و عجیب است گفتار شما در این رابطه.
پاسخ
#8
سلام
1. شما دلیلی ارائه نکردید که مطالبه دلیل می کنید. صرفا مدعای خود را بیان کردید حقیر نیز هم چنین.
2. تنها راه پی بردن به سیره و روش فرد معاشرت با او نیست. سیره افراد گذشته به راحتی در اختیار آیندگان قرار دارد.
3. بنده نگفتم امثال نجاشی یا شیخ هیچ گاه اجتهاد بر اساس متن شناسی نداشته اند تا شما نمونه هایی از کلمات این بزرگان را شاهد بیاورید.
4. ارتباط اینکه طبق حرف بنده با اینکه فرمودید کسانی که ثقه هستند اما مذهب باطلی دارند باید مردود شمرده شوند را نفهمیدم. در رجال آنچه مهم است راستگو بودن و ضابط بودن و طبق برخی مبانی مذهب فرد است و سیره افراد هم دقیقا در همین حیطه بررسی می شود. بنابراین اگر با بررسی سیره فردی متوجه شدیم که او راستگو است برای قبول روایتش کافی است هر چند عقایدش فاسد باشد.
5. اینکه فرمودید با این روش منافقان توثیق می شوند. اولا که این امری ممکن است حتی بنابر متن شناسی. ثانیا دقت و اجتهاد در سیره افراد معمولا از چهره منافقانه آنها پرده برخواهد داشت.
6. حرف های شما در مورد پنجم را خواندم اما یا حقیر به چنین درکی نرسیده ام یا شما متفاوتید. شما از کجا می توانید بفهمید مطلبی یقینا حرف امام است یا یقینا حرف امام نیست؟!!! اگر پیدا کردن حرف امام و فهمیدن آن به این صورت که شما می فرمایید ممکن بود چه نیازی به اعتبار خبر واحد؟!! خوب می فرمودند هر روایتی که ما می دانیم امام یقینا نفرموده است باطل است و هر روایتی را فهمیدیم حرف امام است واجب الاتباع است.
هم چنین نفهمیدم از چه باب می فرمایید بنده گفته ام عقاید شیعه امروز با عقاید شیعه گذشته متفاوت است!!!!!
البته تحقیق در این باره باب واسعی می طلبد. مرحوم صدوق هر کسی را منکر سهو النبی باشد لعن کرده‌اند. آیا امروز شما نیز این چنین هستید؟!
به نظر من اشکالی که شما نتوانسته اید به آن پاسخ دهید این دور واضح است که شما بسیاری از مسائل را (چه فقه و چه غیر فقه) بر اساس روایات اثبات می کنید و اثبات دلالت و متن روایت در صورتی است که شما در مرحله قبل وثاقت افراد را کشف کنید. در حالی که شما کشف وثاقت افراد را به اثبات دلالت روایات آنها و مطابقت با نظر و عقاید پذیرفته شده خودتان منوط می کنید.
7. اگر کار مرحوم ابن ولید رجالی بود معنا نداشت روایات محمد بن عیسی بن عبید از یونس را استثنا کنند بالاخره محمد بن عیسی بن عبید یا ثقه است یا ضعیف و شواهد متعدد دیگری که اگر مایل بودید باید تاپیک جداگانه دیگری در این زمینه باز کنید.
8. دوستانه خدمت تان عرض می کنم بحث علمی و روش بحث علمی جای نقد علمی مطالب است. با عجیب است و بی شک چنین است و بی گمان همین است و ... از این دست حرف ها که متاسفانه در حوزه به وفور به چشم می خورد نمی شود مطلبی را اثبات یا رد کرد.
پاسخ
#9
1 دليل بيان نكردم؟ اين همه اسم رجال چه در پست قبلی و چه در پست قبل تر دلیل نیست؟ لا اقل شما یک نام می بردید جهت اثبات مدعا...
۲ به راحتی در اختیار است؟ چگونه؟ مثلا چگونه سیره طلاب بن حوشب در اختیار آیندگان است؟ اصلا شما بگویید سیره ی رفتاری خود نجاشی چگونه بوده است؟ یا مثلا مرحوم ابن عبدون؟ یا مثلا ابن صلت اهوازی؟ یا مثلا حسین بن ابراهیم قزوینی؟ یا مثلا شیخ متنجب الدین؟ یا مثلا سیره ی علم الهدی ثانی فرزند فیض؟
۳ پس اجتهاد مبنی بر متن شناسی داشته اند. پس چگونه به اقوال انان عمل می شود لکن به اقوال ابن غضایری که ماهر تر است نه؟
۴ گمانم درست متوجه سخن من نشدید. گفتم بسیاری هستند که از سیره ی رفتاری انها اتفاقا چیز های عجیبی به ما رسیده است لکن علما بدان وقعی ننهاده اند چون در کتاب هایشان چیزی نیست دال بر ان. حتی دو مثال هم زده ام اگر مراجعه می کردید متوجه می شدید
۵ عجب حرفی! چگونه ممکن است بر اساس متن شناسی این اشتباه رخ دهد؟ ثانیا اینکه گفته اید معمولا پرده بر می دارد بر خلاف قران است. خود پیامبر با منافقین زندگی می کند لکن قران می گوید تو انها را نمی شناسی. پیامبر با مصاحبت نشناختند چگونه بدون معاصرت پرده برداشته می شود؟ بعد هم وقتی می گویید معمولا یعنی امکان اینکه منافقین توثیق بشوند نیز می باشد و این امر عجیبی است...
۶ اصلا امر صعبی نیست. به عنوان مثال مراجعه کنید به عیون. رساله ی علل محمد بن سنان به طور کامل امده است. لطفا بخوانید و بعد بگویید هیچ عقلی باورش می شود این قول امام است یا خیر. اساسا اگر حدیثی با قران مخالفت کند ایا حرف امام است؟
بعد فرموده اید از کجا متوجه شدید که گفته ام عقاید گذشتگان و ایندگان متفاوت بوده؟ واضح است از انجاییکه گفته اید"نه بر اساس متن روایات او و لذا اگر کسی را توثیق کردند متن روایات او را می پذیرند نه اینکه بر عکس باشد و ابتدا متن روایت را بررسی کنیم و هر چه با مذاق ما خوش نیامد راوی را دروغ گو یا غالی بدانیم." این علما مخصوصا ابن غضایری و احمد بن محمد بن عیسی به نظرم تقوا داشته باشند که بی اساس به مخالفت نپردازند و اگر معتقداتشان با ما یکی بوده اگر به مذاق انان خوش نیامده باشد به مذاق ما نیز خوش نمی اید حتما.
بعد شما در باب سهو النبی سخن گفته اید. من در پست قبلی نیز گفته ام اختلاف بسیار کمی وجود داشته چنانچه امروز نیز موجود است. ثانیا در همین باب سهو النبی حرف بسیار است برادر...
بعد فرموده اید نتوانسته اید پاسخ دهید این دور واضح را! برادر امروز این طور است که سند بر متن مقدم است و آنهم به خاطر نبود قراین است و کتب اولیه وگرنه در زمان ابن غضایری که قراین بسیار بوده متن شناسی مقدم بر سند شناسی بوده است. البته بعضی از منتجبین امروز هم همین شیوه را دارند. عرضه روایات به قران قبل از بررسی سند از این گونه موارد است...
۷ بنده در دو پست قبلی گفته ام عینا می اورم سخنم را((ابن ولید در مستثنیات فقط روش متن شناسی دارد و نه چیز دیگری البته به جز یک یا چند نفر خاص که خلف با او موافقت نکرده اند.)) دقیقا به این اشاره کرده ام که به جز محمد بن عیسی و یک نفر دیگر همگی متن شناسی بوده است. حتی در پست قبل ارجاع داده ام به محمد بن عیسی. ‌اما در اینکه رجالی است ونه فهرستی است بازهم به نظر من ترجمه ی اشعری مکفی است.
۸ ممنون از تذکرتان. البته من در حوزه نبوده و نیستم که وفور انرا ببینم! لکن تا وقتی امری برایم واضح نشده باشد چنین اصطلاحاتی به کار نمی برم...
پاسخ
#10
سلام
1. نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که ذکر یک قاعده همیشه به معنای شمول همیشگی آن نیست. سیره گذشتگان برای آیندگان روشن است به این معنا نیست که هیچ موردی از گذشتگان را نمی توانید پیدا کنید که سیره آنها مشخص نباشد.
آنهایی که سیره آنها مشخص بوده است همین هایی هستند که در کتب رجال و تراجم و فهرست و تاریخ و ... به دست ما رسیده است و آنان که از آنها چیزی در اختیار نبوده است اکنون نیز در اختیار نیست.
2. این نقض به شما نیز وارد است که اگر بر اساس متن شناسی اجتهاد می کرده اند چرا در مورد بسیاری از افراد هیچ اظهار نظری نکرده اند؟!!
3. مثل مرحوم نجاشی و شیخ هم اجتهاد مبتنی بر متن شناسی داشته اند اما روش اصلی و فراگیر آنها در رجال نبوده است بر خلاف مرحوم ابن غضائری که روش اصلی ایشان متن شناسی است. و لذا خود بنده متعدد از درس حضرت آیت الله شبیری زنجانی به خاطر دارم که برخی از اقوال نجاشی یا شیخ را هم نمی پذیرفتند. در جایی که دلیلی داشته باشیم که اجتهاد آنها بر اساس متن شناسی بوده به آن هم عمل نمی کنیم.
4. در مورد اینکه آیا می توان از متن روایت فهمید حرف امام است یا نه ظاهرا عرضم درست منتقل نشده است. بله اگر من خدمت شما عرض کنم امام فرمودند خداوند قادر است زمین را بدون اینکه کوچک کند در یک تخم مرغ بدون اینکه بزرگ کند جا دهد شما یقینا می فرمایید این حرف امام نیست چون عقلا محال است.
اما در روایات ما کم نیستند مواردی که اگر چه عقل ستیز نیستند اما عقل گریزند و عقل آنها را درک نمی کند. مثل همان روایت ابان بن تغلب و ...
شما بر اساس متن شناسی باید تمامی این روایات را کنار بگذارید بلکه باید تمامی روات آنها را تفسیق کنید و دروغگو بدانید.
5. چرا در جامعه اسلامی در گذشته و اکنون روشن است که مثل عبدالله بن ابی منافق بودند؟! در قرآن که در مورد آنها به صراحت چیزی وارد نشده است. آیا جز این است که سیره این افراد در جامعه اسلامی آشکار شده است؟ ممکن است در برهه ای از زمان نفاق آنها کشف نشده باشد اما با روشن شدن رفتار آنها و گفتار آنها و به طور کلی سیره آنها نفاق آنها نیز روشن شد.
6. اینکه چرا بر اساس متن شناسی نیز چنین احتمالی موجود است چون منافق یا آدم کذاب که در صدد رسوا کردن خود در دنیا نیست بنابراین حرفی نمی زند که نفاق او یا دروغ گویی او روشن شود یا به سادگی مشخص شود.
این جمله در نزد علماء مشهور است که افراد کذاب و جعال و وضاع هم روایاتی جعل می کرده اند در عداد روایات ائمه علیهم السلام و گرنه اگر روایات واضح البطلان و واضح الکذب جعل کنند که کسی حرف آنها را باور نمی کند.
7. بحث بی تقوایی امثال محمد بن عیسی اشعری و ... نیست. بحث سر اختلاف اجتهاد است. وقتی کسی مثل مرحوم صدوق نفی سهو از نبی صلی الله علیه و آله را اولین مرتبه غلو می داند پس به همین دلیل هر کسی روایات نفی سهو از نبی را نقل کرده باشد غالی می شمارد.
همین احتمال را در هر جای دیگری سرایت دهید. بحث اصلا بی تقوایی نیست. بحث این است که این بزرگان به طرقی که برای خودشان حجت بوده یا علم آور بوده است عقایدی را پذیرفته بوده‌اند و اگر بنابر متن شناسی باشد نتیجه آن این خواهد بود که هر کس مخالف با حجت یا علم آنان صحبت کند باید دروغگو یا غالی و ... باشد. این نتیجه قطعی اجتهاد بر اساس متن شناسی است.
8. قضیه محمد بن عیسی قرینه بر این است که کار آنها بر اساس رجال نبوده است بلکه بر اساس فهرست بوده است نه اینکه شما اصل کار را بر اساس رجالی بدانید و بعد این مورد را استثناء کنید.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  معنای قریب الامر در کتب رجال Payam_Khajei 0 141 1-دي-1402, 15:34
آخرین ارسال: Payam_Khajei
  «رجال»  درباره کتاب اختیار الرجال (رجال کشی) سید حسین کشفی 0 304 16-اسفند-1401, 15:31
آخرین ارسال: سید حسین کشفی
  پاسخ اشکالی درباره اصالت رجال ابن غضائری محمود رفاهی فرد 0 251 4-خرداد-1401, 12:46
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  سقطی در کتاب رجال شیخ و الحاق ترجمه ی شخصی به شخص دیگر محمود رفاهی فرد 0 322 27-ارديبهشت-1401, 14:54
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  تعیین محدوده ی اخذ شیخ در کتاب رجال از رجال ابن عقده محمود رفاهی فرد 0 259 26-ارديبهشت-1401, 12:44
آخرین ارسال: محمود رفاهی فرد
  علت ذکر زیدی مذهبان در رجال شیعه عرفان عزیزی 0 1,402 20-ارديبهشت-1399, 05:22
آخرین ارسال: عرفان عزیزی
  رئوس ثمانیه در علم رجال مهدی خسروبیگی 0 1,010 6-فروردين-1399, 12:28
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی
  سیر رجال در بین شیعه و سنی رضا یعقوبی 0 1,328 10-آذر-1398, 13:38
آخرین ارسال: رضا یعقوبی
Exclamation سؤال:  آیا کسی تا به حال بحث یا تدوینی در «مبانی» علم رجال داشته است؟ امین 69 9 13,961 7-ارديبهشت-1398, 12:57
آخرین ارسال: سید رضا حسنی
  «رجال»  فواید کتب رجال هادی 0 2,229 15-ارديبهشت-1397, 23:04
آخرین ارسال: هادی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان