شرط جدیدی برای مقدمات حکمت - نسخه قابل چاپ +- مباحثه، تالار علمی فقاهت (http://mobahathah.ir) +-- انجمن: بخش اصول (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=17) +--- انجمن: مطالب علمی (اصولی) (http://mobahathah.ir/forumdisplay.php?fid=28) +--- موضوع: شرط جدیدی برای مقدمات حکمت (/showthread.php?tid=898) |
شرط جدیدی برای مقدمات حکمت - meisam - 23-مرداد-1396 استادایروانی: استهجان الاطلاق دیروز (22/5/96) در اردوی علمی فرهنگی عتبات در درس آقای ایروانی در نجف اشرف شرکت کردیم. آقای ایروانی نکتهای فرمودند که من حدود دو ساعت راجع به آن نکته فکرکردم، حاصل آن دو ساعت را مینویسم شاید برای دیگران هم قابل استفاده باشد. آقای ایروانی به شروط مقدمات حکمت، شرط «استهجان اطلاق» را هم اضافه کردند؛ یعنی وقتی کلام مطلق است، اگر در صورت ارادهی «تقیید» مطلق رهاکردنِ کلام مستهجن باشد، چون متکلم حکیم است و درنتیجه کلام مستهجن نمیگوید، پس مرادش مقید نبوده و همان اطلاق را اراده کردهاست. ولی اگر در صورت ارادهی «تقیید» مطلق رهاکردن کلام مستهجن نباشد (مثلاً به خاطر نادر کالمعدوم بودنِ حصهای که مراد نبوده)، نمیتوان به اطلاق تمسک کرد؛ چون مستهجن نیست که متکلم مرادش مقید باشد و مطلق رهایش کند. پس باید یک مقدمه به مقدمات حکمت اضافه کنیم: استهجان الاطلاق لو اراد المتکلم التقیید؛ به شرطی میتوانیم اطلاقگیری کنیم که مطلق رهاکردن کلام مستهجن باشد اگر مراد متکلم مقید باشد. اما نسبت این مقدمه با «عدم الانصراف» چیست؟ به نظر من، این ابتکار آقای ایروانی اعم مطلق از عدم الانصراف است؛ چون آن جایی که مطلق به یک حصهی خاصی انصراف دارد، طبق اشتراطِ «عدم الانصراف» واضح است که این شرط از مقدمات حکمت را ندارد. و طبق شرطی که آقای ایروانی ابتکارکردند، مطلق رهاکردن کلام و ارادهی حصهای که کلام به آن انصراف دارد مستهجن نیست و درنتیجه چون اطلاق استهجان ندارد لو اراد التقیید، پس نمیتوان تمسک به اطلاق کرد. پس تمام اطلاقهایی که شرط «عدم الانصراف» را دارند، شرط «استهجان الاطلاق لو اراد التقیید» را هم دارند. اما آن جایی که یک مطلقْ کثرت استعمال در حصهی خاصی ندارد ولی آن حصه کثرت وجود دارد، شرط «عدم الانصراف» شامل آنجا نمیشود ولی شرط «استهجان الاطلاق لو اراد التقیید» شاملش میشود؛ مثلاً فرض کنید مولا با عبدش در کنار دجله نشسته و در خورجین الاغشان هم مقداری آب هست و مولا مقداری آب طلب میکند که وضوبگیرد و کلامش را هم مقید به آب دجله نمیکند، و فرض کنید که مطلق رهاکردن کلام انصراف به آب دجله ندارد ولی استهجان ندارد که کلامش را مطلق رهاکند، در این فرض اگر با عینک «استهجان الاطلاق» نگاه کنیم، نمیتوانیم تمسک به اطلاق کنیم چون شرط «استهجان الاطلاق» از شروط مقدمات حکمت را ندارد. ولی اگر فقط با عینک «عدم الانصراف» نگاه کنیم، چون کثرت وجود منشأ انصراف نیست، پس ماء مطلق انصراف به ماء دجله نداشته و درنتیجه میتوانیم تمسک به اطلاق کنیم. پس آن جایی که حصهی خاصی از یک مطلق، به نحوی است که از آن مطلق خارج است و مطلق رهاکردن کلام استهجان ندارد و انصراف به غیر آن حصه هم ندارد، ثمرهی این بحث ظاهر میشود؛ چرا که با عینک «عدم الانصراف» تمسک به اطلاق ممکن است ولی با عینک «استهجان الاطلاق» تمسک به اطلاق ممکن نیست. RE: شرط جدیدی برای مقدمات حکمت - 89194 - 9-بهمن-1396 سلام به چه قرینه و شاهدی مدعی این هستید که در صورد کثرت وجود، اطلاق همراه با اراده مقید مستهجن نیست؟؟ RE: شرط جدیدی برای مقدمات حکمت - 89194 - 9-بهمن-1396 سلام و عرض ادب به چه قرینه ای مدعی این هستید که با کثرت وجود، استهجانی در استعمال مطلق و اراده مقید نیست؟ RE: شرط جدیدی برای مقدمات حکمت - مسعود عطار منش - 11-بهمن-1396 آنچه به ذهن قاصر بنده میرسد اینست که تمام این بیانات(انصراف و استهجانو...) بازگشتش به مقام بیان متکلم است یعنی اگر انصراف مانع اطلاق است چون مقام بیان متکلم نسبت غیر مورد منصرف الیه است و اگر کثرت وجود هم در حدی باشد که باعث عدم احراز مقام بیان شود مانع اطلاق است و اگر قدری با روایات مانوس باشیم میبینیم بسیاری از اطلاق و تقیید ها و حمل بر غالب کردنها با این بیان حل میشود و نیاز نیست بگوییم ظهور در اطلاق دارد ولی بعد. بخاطر قرینه از،این اطلاق رفع ید میکنیم بلکه آنچه بیشتر با روش عقلایی سازگارتر است اینست که اصلا در مقام بیان آن حالت خاص مقید نبوده است البته در برخی موارد هم ندرت در حدی نیست که این بیان جاری شود. |