(30-فروردين-1401, 07:30)سید رضا حسینی نوشته: .... مرحوم والدمان نقل فرمودند: ایشان می فرمودند: یک روحانی تبریز، .... خطاب به امام حسین عرض میکند: «این کارمندهای دولت عید نوروز عیدی میگیرند، ....
یکی از نکات خوبی که در فرمایش استاد معظم وجود دارد، ذکر نکردن مشخصات دقیق یا اسم کامل یا نام منبری مورد بحث است. با اینکه قصه فوق بدون واسطه از والد استاد معظم نقل شده است. اما در هیچ کجا ذکری از نام یا مشخصات دقیق این منبری نیست. که کار بسیار خوبی است. زیرا با توجه به اینکه در متن قصه تصریح شده است که کارمندان ادارات در نزدیک عیدنوروز عیدی از دولت می گرفتند یعنی زمان وقوع این قصه فاصله زیادی با دوران معاصر ندارد و بنابراین اگر نام منبری فوق نقل می شد شاید بهانه ای به دست برخی مغرضین می داد تا با توجه به شرایط شهر تبریز در آن زمان برخی شبهات را مطرح کنند. زیرا در مورد فضای فکری منبری های شهر تبریز هیچ استثنایی از مطالبی که در زیر نقل کرده ام تاکنون برنخورده ام. یعنی فضای فکری خطبا و منبری های معروف شهر تبریز یک دست بوده است و مطابق با مطالب منقول در ذیل بوده است زیرا بنده به مورد استثنایی در مورد نظرات متفاوت در بین خطبای تبریزی تاکنون برخورد نداشته ام.
برای روشن شدن بیشتر موضوع کمی به شرایط شهر تبریز می پردازیم.
رسول جعفریان مورخ معروف در مورد شرایط فکری شهر تبریز می نویسد:
«زمانی که هنوز رادیو تولید نشده بود، از آیتالله حائری درباره استفاده از آن سؤال کردند، فرمود که اگر این جعبه حرفهای خوبی بزند مشکلی ندارد یا در دهه ۱۳۲۰
در تبریز رادیو وجود داشت و همه علما مخالفت کردند، ولی ایشان گفت که با چیزی مخالفت نکنید که اگر آمد و ماندگار شد نتوانید آن را درست کنید.»
https://iqna.ir/fa/print/4022882
از مجتهدان معروف و خطبای مشهور شهر تبریز می توان به مرحوم آیت الله العظمی میرزا صادق آقا تبریزی مرجع تقلید معروف تبریز نام برد حضرت امام خمینی(س) در وصف این مرجع تقلید فرموده اند « وی پس از آزادی به قم رفت و در همانجا اقامت گزید. امام خمينی در رابطه با تبعيد او گفت: ... قیام آذربایجان را کی کرد؟ علمای آذربایجان، مرحوم آقا میزرا صادق آقا...؛ و قدرت، آن قدرتی بود که اینها را شکست داد، قیام ها را شکستند، علمای آذربایجان را گرفتند و در یکی از بلاد کردستان تبعیدشان کردند و بعد از مدت ها اجازه دادند که مرحوم آقا میرزا صادق آقا آمدند همین قم، و ما هم خدمتشان میرسیدیم. (و اگر) آنجا(تبریز) مي رفت هم كاری نمیتوانست بكند.
صحیفه نور، ج۹، ص۳۰ ؛ ج۱، ص ۲۶۱؛ ج،۸ ص۱۸۰.»
مقلدان این مرجع تقلید هم اکنون نیز زنده و در روستایی در نزدیک شهر طالقان زندگی می کنند ایـن مقدان این مرجع تقلید و خطیب تبریزی از پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی (1351ـ1274 ق)، فقیه مشهور دوره مشروطیت هستند. میرزا صادق مجتهد تبریزی، از آن فقیهانی است که تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا می داد. از دیدگاه میرزا صادق، نظام قانون گذاری جدید و عرفی مورد نظر مشروطیت، با تمام مبانی و لوازم و فلسفه اش، به طور بنیادین با نظام حقوقی و فقهی شیعه در تعارض است و اولی نمی تواند از درون دومی استخراج شود.
خاستگاه اصلی اهل توقف، شهر تبریز است. پس از وفات میرزا صادق، مقلدانش در آن شهر به یکی از شاگردان او به نام سـیـدحسین نجفی طباطبایی (مدفون در قبرستان مارالان تبریز) رجوع کردند. پس از مرگ او، فرزندش سیدجواد زعامت دینی اهل توقف را عهده دار شد. حدود سیزده خانوار پرجمعیت که همان هسته اولیه اهل توقف طالقان هستند با طرح شبهه در میزان دانش فقهی سیدجواد، ناچار در سال 1366 شمسی تبریز را به مقصد طالقان ترک کردند.
اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند و جزء آمار جمعیت ایران به شمار نمی روند و از امکانات رفاهی جدید مانند آب لـوله کشی، گاز، برق، تلفن، مطبوعات، رادیو و تلویزیون، بـهداشت و درمان، آموزش و پرورش و یارانه و. .. استفاده نمی کنند. کودکان آن روستا برای علم آموزی به مدارس طالقان نمی روند، در مجموع 18 تا 20 جلد کتاب در روستای ایستا موجود است که رساله عملیه میرزا صادق مجتهد تبریزی (چاپ سنگی سال 1323 ق) و کتاب خطی سیدحسین نجفی طباطبایی، از آن جمله است.
yun.ir/29k32a
yun.ir/jwenl4
https://www.yjc.news/00Tcp5
برای شناخت فضای فکری شهرتبریز شناخت آیت الله انگجی و آیت الله خطیبی از منبری های معروف تبریز لازم است.
امام خمینی(قدس سره) با اشاره به مبارزات علمای آذربایجان می گوید: آذربایجان همیشه در صف اول واقع بوده است ... مرحوم انگجى .... شما مردها داشتید، مردهاى بزرگ داشتید از همه طبقه...[خمینی(امام)٬ صحیفه نور، ج۱۱، ص۱۷۳]
«مامان از این که پدرش نذاشت درس بخونه همیشه ناراحت بود، آیتالله خطیبی گفته بود قلم بر دختران حرام است. ظاهراً آیتالله انگجی هم گفته بود، ظاهرا بعدها معلوم شد دخترهای [اقوام و فامیل] آیتالله انگجی در فرانسه درس خواندند. حرام بودن قلم برای دختران عده زیادی از نسل مادران ما را [در شهر تبریز] محروم از تحصیل کرد.»
شهید محراب مرحوم آیت الله مدنی تبریزی به نیابت از ایشون همین نظر رو داشتن ایشون گفته بودن هر کی دخترشو مدرسه بفرسته قرمساق هست و مریدان ایشان این کلمه را در خونه این افراد مینوشتن،
منابع گوناگونی در مورد این موضوع وجود دارد
https://twitter.com/mtphilosophy/status/...5907072004
https://twitter.com/mtphilosophy/status/...6887723024
yun.ir/ranwj
https://twitter.com/Rmrad1/status/980919168500490240
https://twitter.com/amirhm/status/1507112402298576897
https://twitter.com/kavoosbasmenji/statu...6363805700
yun.ir/pizfv6
به نظر می رسد شهر تبریز بیشتر به عنوان تبعیدگاه خطبا و منبری ها مطرح بوده است و اگر این فرض صحیح باشد احتمالاً حوزه علمیه قوی نداشته است. یکی از دلایل اینکه این شهر تبعیدگاه منبری ها بوده است این است:
اسماعیل واعظ سبزواری - از وعاظ مشهور عصر ناصری - با بعضی علمای زمان خودش خوب نبوده. در یکی از جلسات وعظش ملاعلی کَنی وارد میشه و مردم شروع میکنن به دستبوسی. اینم بالای منبر میگه:
مبوس جز لب معشوق و جام می حافظ
که دست زهدفروشان خطاست بوسیدن
کَنی کینهای میشه و از ناصرالدینشاه میخواد منبریِ پررو رو تبعید کنه. شاه هم قبول میکنه و میفرستنش تبریز. بعد فوتِ کَنی، سبزواری برمیگرده تهران و یهبار بالای منبر بهمناسبت فوتش میگه:
دمی آب سرد از پی بدسگال
به از عمر هفتاد و هشتاد سال
(نقل از شرح حال رجال ایران)
* اشعار رو مطابق ضبط کتاب نوشتم.
https://twitter.com/Meraji1980/status/15...2211772418
yun.ir/2hopw9