ارسالها: 8
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: آبان 1394
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 3 بار در 3 ارسال
اخیرا خانمی که مربی تیم فوتبال بانوان بوده می خواسته برای مسابقات به خارج کشور برود ولی شوهر او ناراضی بوده و اذن نمی داده بعد ،دادستان کشور به ایشان اجازه خروج داده است .به نظر شما ایا این کار در دایره ی اختیارات او بوده است ؟ایا ضرورت شرعی یا قانونی وجود داشته است ؟وجه شرعی این کار چیست ؟؟؟
ارسالها: 230
موضوعها: 64
تاریخ عضویت: مهر 1391
اعتبار:
4
سپاس ها 7
سپاس شده 92 بار در 78 ارسال
سلام
قبل از بحث مطلبی را اصلاح می کنم و آن اینکه این خانم کاپیتان تیم فوتسال بودند که با اجازه دادستان تهران از کشور خارج شده است و به گواتمالا سفر کرده است.
اولین نکته ای که به نظرم باید روشن بشه جایگاه دادستان از نظر شرع است. آیا دادستان حاکم شرع است؟ یا نماینده حاکم شرع است؟
دومین نکته این است که بر فرض حاکم شرع باشد در چه مواردی حق دارد در محدوده ولایت دیگران دخالت کند؟ آیا حاکم شرع به صرف اینکه حاکم شرع است می تواند ولایت پدر یا شوهر را نادیده بگیرد و بر خلاف آن حکم کند؟ می دانیم که از نظر بسیاری از فقهاء اختیارات حاکم در دخالت در محدوده ولایت دیگران به این گستردگی نیست. و لذا در موارد امتناع شوهر از دادن نفقه حاکم او را بین دادن نفقه و طلاق مخیر می کند و اگر او امتناع کرد او را زندانی می کند تا یا طلاق بدهد یا نفقه بدهد نه اینکه در همان ابتدا از طرف خودش زن را طلاق بدهد.
سومین نکته ای که باید در مورد این مطلب روشن شود اینکه بر فرض حاکم اختیارات گسترده ای برای دخالت در محدوده ولایت دیگران دارد. اما یقینا اختیارات او متوقف بر وجود ضرورات است.
ضروراتی که می تواند منشا نقض ولایت دیگران و اعمال ولایت از طرف حاکم شود چیست؟ آیا صرف یک مسابقه فوتسال در یک کشور گمنام می تواند چنین ضرورات شرعی یا عرفی ایجاد کند؟
ارسالها: 274
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: دي 1393
اعتبار:
1
سپاس ها 137
سپاس شده 15 بار در 14 ارسال
20-آذر-1401, 09:51
(آخرین تغییر در ارسال: 20-آذر-1401, 09:52 توسط علاوی.)
(16-آذر-1394, 23:54)حسینی نوشته: الف. خروج از کشور، شرعا متوقف بر اذن شوهر نیست بلکه این یک حکم قانونی است. آنچه اجازه شوهر می خواهد، خروج از خانه است.
شرط لزوم اجازه محضری همسر برای پاسپورت در سال 1351 شمسی و در دوره پهلوی تصویب شده است، بعد از انقلاب همان مصوبه قانون گذرنامه پیش از انقلاب با تغییرات خیلی اندک در حال اجراست. بنابراین قانون گذرنامه کنونی، قانون مصوب 10 اسفند 1351 است و تغییرات مواد این قانون، پس از پیروزی انقلاب بسیار اندک بوده است این تغییرات جزیی شامل شرایط گذرنامه برای رانندگان و ترانزیت، و تعویض شخصیت های حایز شرایط برای گذرنامه سیاسی و خدمت از شخصیت های رژیم شاهنشاهی به شخصیت های کارگزار در جمهوری اسلامی بود.
بر طبق ماده 18 قانون گذرنامه مصوب 1351 شمسی، زنان شوهردار برای اخذ گذرنامه نیاز به موافقت کتبی شوهر دارند.
https://www.dinonline.com/6004/
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
ارسالها: 274
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: دي 1393
اعتبار:
1
سپاس ها 137
سپاس شده 15 بار در 14 ارسال
نقل قول:بررسی فقهی و قانونی نیاز بانوان به رضایت همسر برای صدور گذرنامه و یا خروج از کشور
حداکثر مجازات خروج بدون رضایت، ناشزه شدن زن و قطع نفقه وی:
اگر خارج شدن زن بدون اجازه شوهر را ممنوع بدانیم، این کار حداکثر سبب ناشزه شدن زن می شود. مجازات زن ناشزه، قطع نفقه وی است. دولت وظیفه و توانایی ندارد که جلوی ناشزه شدن زن ها را بگیرد. تمکین و عدم تمکین زوجه در معنای رایج فقهی، از عهده کنترل دولت ها خارج است. حداکثر می توان مدعی شد که اگر در چنین مواردی زنی بدون اجازه همسر، گذرنامه گرفت و از کشور خارج شد و سپس برای اجبار همسرش به پرداخت نفقه به دادگاه رجوع کرد، و همسرش مدعی شد که وی ناشزه است، دادگاه پس از بررسی، و احراز سفر زوجه بدون رضایت شوهر، وی را ناشزه تشخیص داده و مستحق نفقه اجباری نداند.
ظاهرا گمان شده است این قانون ریشه در منابع فقهی و در احکامی که در فوق اشاره شد، دارد. در حالی که این قانون تحت تاثیر فرهنگ بین المللی آن زمان، تصویب شده است. به هنگام تصویب این قانون، هنوز در بسیاری از کشورهای حتا پیشرفته جهان، خروج زنان شوهردار از کشور امری عادی و فراگیر نبود. ولی بایستی توجه داشت که برخی از حقوق زنان مثل حق مالکیت مستقل که از همان ابتدا در اسلام به رسمیت شناخته شده بود، در برخی کشورهای غربی، در قرن بیستم به رسمیت شناخته شد. اما مشکل از این جا نشات گرفت که سایر کشورها به مرور قوانین خویش را به روز کردند و إصلاحات انجام دادند. اما در ایران، چند سال پس از تصویب قانون فوق، انقلاب شد، پس از انقلاب، گمان می شد که این نیاز به رضایت شوهر امری شرعی است و ریشه در شرع دارد لذا در همان حالت باقی ماند.
منبع:
اینجا کلیک کنید
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
ارسالها: 274
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: دي 1393
اعتبار:
1
سپاس ها 137
سپاس شده 15 بار در 14 ارسال
نقل قول:بر اساس بند ١١٠۵ قانون مدنی ریاست خانواده از خصائص شوهر و اذن خروج از منزل جز تمکین های زن است ولی در ماده ١١٠٨ همان قانون اشاره شده اگر زن تمکین نکرد فقط از نفقه ساقط میشود و اجازه به شوهر برای حبس زن داده نشده است.
نتیجتاً طبق قانون مجازات اسلامی حبس هر فردی توسط هرکسی چه مأمور چه غیر مأمور (به عبارت «غیر آنها» در متن ماده ۵٨٣ دقت کنید که نشان میدهد این ماده منحصر در مأمورین نیست و برای تمام مردم ساکن ایران است) بدون اذن قانون جرم است. بر این اساس چون به شوهر در قانون اجازه حبس همسر داده نشده حق انجامش را ندارد.
منبع:
اینجا کلیک کنید
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
ارسالها: 274
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: دي 1393
اعتبار:
1
سپاس ها 137
سپاس شده 15 بار در 14 ارسال
نقل قول:در دیدار آیت الله شبیری زنجانی و آیت الله خوانساری مطرح شد؛
خاطرات آیت الله العظمی شبیری زنجانی از اولین سفرشان به عتبات
عصر روز یکشنبه (۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۳) آیتﷲ سید محمدباقر خوانساری (تولیت مدرسه علمیه آیتﷲ خوانساری) با حضور در دفتر حضرت آیتﷲالعظمی شبیری زنجانی با ایشان دیدار کردند. پس از این دیدار آیتﷲ شبیری زنجانی در جمع تعدادی از روحانیون و فضلاء حوزه قم، خاطرات خود را از اولین سفرشان به عتبات عالیات به همراه آیتﷲ سید محمدباقر خوانساری بیان نمودند:
«سفر اولی که من مشرف شدم عتبات با ایشان همسفر و همصندلی توی ماشین بودیم. ایشان یک چیزی از این سفر یادشان بود که من با این خصوصیت یادم نبود. ما در این سفر که میخواستیم به عتبات برویم.... قرار شد برویم که یکی از بچههای ما کوچک بود، یک سالش بود که مریض شد و خانواده مجبور بود بماند و من والده را به اسم خانواده همراه خود بردم. [گذرنامه به اسم همسر ایشان صادر شده بود ولی ایشان، والده خود را با گذرنامه همسرشان برده بودند] آنجا در مرز مأمور میخواست مشخصات را با افراد تطبیق کند که ایشان (آیتﷲ سید محمدباقر خوانساری) میگفت: یکی چراغ را گرفت روی چشم فردی که میخواست مشخصات را تطبیق کند و او چشمهایش ندید و کور شد و والده را پذیرفت و هیچ متوجه نبود، چون نمیتوانست تطبیق کند. [متوجه نشد که عکس روی گذرنامه متعلق به فرد دیگری است و عکس و مشخصات با فردی که روبروی او ایستاده است تطبیق نمی کند] ایشان این مطلب را یادشان بود که من یادم رفته بود.»
https://mobahesat.ir/3026
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق