18-بهمن-1397, 12:54
(آخرین تغییر در ارسال: 18-بهمن-1397, 12:56 توسط سید محسن حائری.)
(17-بهمن-1397, 18:08)محمود رفاهی فرد نوشته: گذشته از ابهامی که در اصل خطاب تشریعی وجود دارد (از این جهت که آیا با نفس خطاب، تشریع می شود یا سابقا تقنین صورت گرفته و تمام خطابات، حتی خطابات قرآنی، تبلیغی و به تبع تقنینات سابقه است) چرا به طور کلی در خطابات تشریعی جمع بین حکم الزامی و غیر الزامی را نفی می کنید؟ خطابات تشریعی را میتوان دو گونه دانست. برخی ابتدائی و برخی مترتب بر احکام تشریعی سابق. مثل این که شارع پس از تشریع صلاه الزامی و ندبی، تشریع کند که هر صلاتی که به آن امر شد، اگر فوت شد قضا شود. چه اشکالی وجود دارد که چنین تشریعی هم ناظر به حکم الزامی و هم ناظر به حکم ندبی باشد؟
به فرض که جمع بین الزام و غیر الزام در تشریع ابندایی ممتنع باشد در چنین تشریعاتی ممتنع به نظر نمی رسد.
البته در محل بحث یعنی روایت ما لا یدرک.... به نظر می رسد که اصلا جای این بحث ها و تناقض صدر و ذیل و .... نیست و روایت بیان همان امر عقلائی مرتکز و معهود است که عذر در عدم دستیابی به کل مطلوب، عذر در دستیابی به جزء آن نمی شود.
فرمایش شما صحیح است اما در مورد روایت مورد بحث، مرحوم آخوند میفرمایند که اگر ما بخواهیم به الزامی بودن «لا یترک» تحفظ کنیم و از طرفی شامل مستحبات نیز بدانیمش، حتی اگر این مسئله فی حد نفسه مشکلی نداشته باشد، لازمهاش این خواهد بود که جمیع مستحبات واجب شوند و این خلاف وجدان است. لذا نمیتوان هم به الزامی بودن «لا یترک» تحفظ کرد و هم به شمول «ما لا یدرک» بر موارد استحبابی. در نهایت از آنجایی که امر دائر است بین زمین زدن ظهور صدر در اطلاق و زمین زدن ظهور ذیل در وجوب، و هیچ کدام از این دو خلاف ظاهر اقوا از دیگری نیست، لذا دلیل مجمل میگردد.