10-اسفند-1397, 17:21
(آخرین تغییر در ارسال: 10-اسفند-1397, 17:22 توسط سید محسن حائری.)
(10-اسفند-1397, 15:25)سید محمد صادق رضوی نوشته: اگر عام صریح در خاص باشد، در این صورت تعارض شکل می گیرد. ظاهر تعبیر (فیه حدیثین) اینست که در خصوص مورد تشهد این عام جاریست. در مجموع سیاق این را می رساند که گویی عدم تخصیص مفروع عنه است.
در این که با توجه به روشی که امام علیه السلام پیش گرفتهاند در اینجا وظیفه تخصیص نیست که بحثی نیست.
عرض حقیر این است که لولا این روایت، فقها با مواجههی با این دو دلیلِ به ظاهر متعارض چه میکردند؟ آیا میگفتند که دلیل عام کالنص در مورد تعارض است و تعارض را مستقر میدانستند؟ یا این که جمع عرفی میکردند؟
سؤال حقیر این است که چه شده امام علیه السلام اینجا به جای این که جمع عرفی ارائه دهد، کار را به تخییر کشانده؟ کجای ادله موجب استقرار تعارض شده؟