ثمرات بحث از اصول محرزه و غیر محرزه

[عرفان عزیزی]

 اثر دیگر آن، جانشینی جای قطع موضوعی است و قطع موضوعی در فقه خیلی کاربرد دارد؛ مانند بحث شهادات؛ این که انسان بتواند با استصحاب شهادت بدهد یک بحث خیلی مهمی است؛ چرا که قاعده در اعمال شهادت این است که از روی حس باشد، حال اگر استصحاب را اصل محرز دانستیم، با جریان آن نیز می توان شهادت را قبول کرد. به عنوان مثال در دست زید در گذشته ملکی بوده، ما استصحاب می کنیم و بر اساس آن ملکیت زید را شهادت می دهیم. 

حتی اگر استصحاب اصل محرز باشد و جانشینی اش را برای قطع موضوعی قبول کنیم بازهم در شهادات کاربرد ندارد زیرا همانطور که بیان کردید نیاز به شهادت حسی داریم و با جانشینی به جای قطع موضوعی شهادت عن حس نمی شود عن حس یعنی تکوینا دیده باشد نه تعبدا

درفرضی که یقین سابق را عن حس تحصیل کرده ایم و دلیل استصحاب حاکم بر شهادات باشد موضوع آن را توسعه می دهد یعنی الان هم بگو همان یقین سابقی که بوده هست که در مورد بحث ما متعلق یقین سابق یقین عن حس بوده لذا بعید نیست بتواند جایگزین شود