10-بهمن-1398, 15:55
مناقشه؛ کفایت عدم لغویت خطاب
استاد شهیدی اصل ضابطهی مذکور را پذیرفتهاند لکن این ضابطه را صرفا در جایی ثابت میدانند که علاوه بر الغاء عنوان، لغویت خطاب نیز لازم آید. بیان مطلب:
گاهی ولو به لحاظ حکم کلی، عنوان لغو می شود، لکن خطاب، لغو نیست. به عبارت دیگر هر چند عنوان دیگر خصوصیتی نخواهد داشت، لکن خطاب عرفاً بیفایده نیست.
به طور مثال نسبت روایت «لابأس بالسجده علی القرطاس» با «لاتسجد إلا علی الارض أو ما نبت من الارض و لایؤکل و لایلبس» عموم من وجه است.
در این دو خطاب نیز تقدیم خطاب دوم بر اول، مستلزم الغاء عنوان «قرطاس» خواهد بود؛ فلذا برخی برای برون رفت از این محذور خطاب دوم را مقدم کرده و فرمودهاند: سجده بر کاغذ اشکالی ندارد چه از چوب ساخته شده باشد و چه از پنبه و یا کتان.
لکن به نظر ما ولو تقدیم خطاب اول موجب الغاء شدن عنوان «قرطاس» باشد – زیرا در این صورت دیگر قرطاس خصوصیتی ندارد و سجده بر هر آنچه از أجزای زمین یا از اجزای چوب یا از اجزای برگ درخت باشد، صحیح است، چه قرطاس باشد چه غیر آن-، لکن خطاب مذکور لغو نمی شود؛ چرا که احتمال دارد بیان مذکور، ناظر به قضیهای خارجیه و قرطاسهای آن زمان باشد که از اجزای چوب تهیه میشدهاند – کما اینکه متعارف در زمان حاضر نیز همین است؛ چرا که تهیه کاغذ از پنبه و کتان مقرون به صرفه نیست-.
در مورد آیه شریفه نیز نیز اگر چه تقیید آیه به فرض طیب نفس موجب الغاء عنوان مذکورین در آیه میشود، لکن چه بسا آیه شریفه بیان یک قضیه خارجیه در آن زمان بوده است به اینکه متعارف آن است که مذکورینِ در آیه رضایت به اکل دارند -حال یا به شهادت حال یا به دلیل وجود ظن نوعی به رضایت-.
استاد شهیدی اصل ضابطهی مذکور را پذیرفتهاند لکن این ضابطه را صرفا در جایی ثابت میدانند که علاوه بر الغاء عنوان، لغویت خطاب نیز لازم آید. بیان مطلب:
گاهی ولو به لحاظ حکم کلی، عنوان لغو می شود، لکن خطاب، لغو نیست. به عبارت دیگر هر چند عنوان دیگر خصوصیتی نخواهد داشت، لکن خطاب عرفاً بیفایده نیست.
به طور مثال نسبت روایت «لابأس بالسجده علی القرطاس» با «لاتسجد إلا علی الارض أو ما نبت من الارض و لایؤکل و لایلبس» عموم من وجه است.
در این دو خطاب نیز تقدیم خطاب دوم بر اول، مستلزم الغاء عنوان «قرطاس» خواهد بود؛ فلذا برخی برای برون رفت از این محذور خطاب دوم را مقدم کرده و فرمودهاند: سجده بر کاغذ اشکالی ندارد چه از چوب ساخته شده باشد و چه از پنبه و یا کتان.
لکن به نظر ما ولو تقدیم خطاب اول موجب الغاء شدن عنوان «قرطاس» باشد – زیرا در این صورت دیگر قرطاس خصوصیتی ندارد و سجده بر هر آنچه از أجزای زمین یا از اجزای چوب یا از اجزای برگ درخت باشد، صحیح است، چه قرطاس باشد چه غیر آن-، لکن خطاب مذکور لغو نمی شود؛ چرا که احتمال دارد بیان مذکور، ناظر به قضیهای خارجیه و قرطاسهای آن زمان باشد که از اجزای چوب تهیه میشدهاند – کما اینکه متعارف در زمان حاضر نیز همین است؛ چرا که تهیه کاغذ از پنبه و کتان مقرون به صرفه نیست-.
در مورد آیه شریفه نیز نیز اگر چه تقیید آیه به فرض طیب نفس موجب الغاء عنوان مذکورین در آیه میشود، لکن چه بسا آیه شریفه بیان یک قضیه خارجیه در آن زمان بوده است به اینکه متعارف آن است که مذکورینِ در آیه رضایت به اکل دارند -حال یا به شهادت حال یا به دلیل وجود ظن نوعی به رضایت-.