13-اسفند-1398, 00:48
آیت الله زنجانی در کتاب نکاح به استصحاب عدم ازلی این طور اشکال می کنند که« در استصحاب، اتحاد موضوع را در قضيهی متيقنه و قضيهی مشكوكه لازم است و مرجع تشخيص اين اتحاد نيز عرف است به نظر ما استصحاب عدم ازلى عرفى نيست. اگر شما بگوييد آتش نمىسوزاند، عرف مىگويد اين سخن دروغ است. شما نمىتوانيد به عرف بگوييد آتش قبل أن يوجد نمىسوزاند و ماهيت سوزانندگى را هم نداشت، چون اين نكته مورد توجه عرف نيست. يا اگر سنگى از ابتدا سفيد باشد و كسى بگويد سفيد نيست، چون توجه به سفيد نبودن قبل از خلقت نمىشود، عرف آن سخن را نمىپذيرد. پس، استصحاب عدم ازلى مورد توجه عرف نيست و نمىتوان چنين امورى را در فقه پياده كرد. مرحوم آقاى بروجردى نيز نظرشان همين بود.»استاد در تبیین فرمایش والد معظم فرمودند:عدم علت ندارد. تعدد أعدام به جهت تعدد اسباب، عقلاً محقق نیست، اما عرف برای اعدام یک نوع تعین و هویتی قائل است. عرفا این که زید به جهت وجود نداشتن به صفت عالم نبودن متصف شود غیر از عالم نبودنی است که به جهت عدم علم است، گر چه از نظر عقلی اَعدام تفاوتی با هم ندارند و تعدد در اَعدام قابل تصور نیست اما عرفا این تعدد تصور می شود، در نتیجه اتحاد در قضیهی متیقنه و مشکوکه نداریم، زیرا ملاک در اتحاد و عدم اتحاد قضیهی متیقنه و مشکوکه، عرف است.98/9/19