24-اسفند-1398, 23:45
با سلام و تشکر و ارادت
در مورد مطلب اولتان که احتمال فراموشی را مطرح می کنید قطعا این احتمال مردود است. به عنوان مثال به این عبارت مرحوم آیت الله فاضل دقت بفرمایید:
أقول: الرواية و إن كانت ضعيفة، لكن لا شبهة في موافقة فتوى المشهور لها و استنادهم إليها. و هو جابر لضعف سند الرواية، و إن كانت نفس الشهرة غير حجة» تفصيل الشريعة في شرح تحرير الوسيلة - الحج، ج5، ص: 401
ایشان تصریح می کند که گرچه خود شهرت حجت نیست ولی جابر ضعف سند است. تصریح می کند.
در مورد قسمت دوم فرمایشتان هم سوال می شود: غیر از وثوق چه دلیل دیگری می تواند داشته باشد که یک فقیه شهرت را جابر ضعف روایت بداند؟؟؟ اسم شهرت که مهم نیست، واضح است که جابریت شهرت برای ضعف سند به خاطر این است که موجب وثوق به صدور خبر می شود. نویسنده ی کتاب زبدۀ الفقیه می نویسد: یک حدیث گرچه دارای ضعف سند باشد ولی شهرت موجب جبران ضعف آن می شود و وثوق به صدور آن پیدا می کنیم: «و قد عمل بها المشهور و هذا جابر لوهنها فلا بأس بالعمل بها للوثوق بصدور بعضها» الزبدة الفقهية في شرح الروضة البهية، ج6، ص: 307
در مورد مطلب اولتان که احتمال فراموشی را مطرح می کنید قطعا این احتمال مردود است. به عنوان مثال به این عبارت مرحوم آیت الله فاضل دقت بفرمایید:
أقول: الرواية و إن كانت ضعيفة، لكن لا شبهة في موافقة فتوى المشهور لها و استنادهم إليها. و هو جابر لضعف سند الرواية، و إن كانت نفس الشهرة غير حجة» تفصيل الشريعة في شرح تحرير الوسيلة - الحج، ج5، ص: 401
ایشان تصریح می کند که گرچه خود شهرت حجت نیست ولی جابر ضعف سند است. تصریح می کند.
در مورد قسمت دوم فرمایشتان هم سوال می شود: غیر از وثوق چه دلیل دیگری می تواند داشته باشد که یک فقیه شهرت را جابر ضعف روایت بداند؟؟؟ اسم شهرت که مهم نیست، واضح است که جابریت شهرت برای ضعف سند به خاطر این است که موجب وثوق به صدور خبر می شود. نویسنده ی کتاب زبدۀ الفقیه می نویسد: یک حدیث گرچه دارای ضعف سند باشد ولی شهرت موجب جبران ضعف آن می شود و وثوق به صدور آن پیدا می کنیم: «و قد عمل بها المشهور و هذا جابر لوهنها فلا بأس بالعمل بها للوثوق بصدور بعضها» الزبدة الفقهية في شرح الروضة البهية، ج6، ص: 307