(5-فروردين-1399, 09:08)سید رضا حسنی نوشته: التفسير الخامس: أن يُنظر لهذا الحديث بنظرةٍ اجتماعيّة عامّة، لا بنظرة فرديّة، بمعنى ... إنّ مجتمع المؤمنين من المناسب لهم عدم التحرّز؛ لأنّ ذلك يقوّي عندهم المناعة في بلدانهم، غايته أن يكون ذلك بينهم لا مع غير المسلمين الذين لا يتنزّهون عن النجاسات عادةً أو عن مثل الخمر والخنزير ونحو ذلك. ...
وهذا التفسير ممكن، ولا أعرف موقف العلم الحديث من ذلك، فإنّ الأمر يحتاج لمراجعة علميّة حقيقيّة، وليس لانطباعات مأخوذة من وسائل الإعلامأاو الصحف والمجلات غير الموثقة وغير المحكّمة في هذا المجال، لكنّه احتمال وارد، وإن لم يظهر لي شاهد واضح متين عليه.
به نظر نمی رسد عبارت «لأنّ ذلك يقوّي عندهم المناعة في بلدانهم» که در متن فوق آمده است عمومیت داشته باشد.
احمد بن ابیالضیاف در کتاب اتحاف اهل الزمان بأخبار ملوک تونس در مورد طاعونی که در تونس آمده بوده است می نویسد که «در شوال سنۀ 1233 (اوت 1818) در مرکزْ (الحاضرة) طاعونی افتاد، شمار کشتگان در مرکز در برخی روزها به بیش از هزار رسید؛ و حدود دو سال دوام داشت … اروپاییان ساکن تونس در آن سال آسیبی از این بیماری ندیدند»
منبع:
http://mobahathah.ir/showthread.php?tid=...65#pid7065
قطع قلم به قیمت نان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق
گیرم درین میانه به جایی رسیده ی
گیرم که زود دکه دکان می کنی رفیق
کفاره اش ز گندم عالم فزون تر است
از عمر آنچه خدمت خان می کنی رفیق
خود بستمش به سنگ لحد مرده توش نیست
قبری که گریه بر سر آن می کنی رفیق
گفتی گمان کنم که درست است راه من
داری گمان چو گمشدگان می کنی رفیق