2-آبان-1399, 07:39
به نظر میرسد شرط الوجوب دوگونه است:
یکوقت شرط الوجوب که محقق شد نیاز و غرضی ایجاد میشود که حدوثا و بقاءا تابع وجود آن شرط است یعنی به محض از بین رفتن شرط آن غرض و نیاز هم از منتفی میشود نه اینکه تفویت شود، در اینجا فرمایش شما صحیح است ولکن یکوقت شرط الوجوب که محقق شد غرضی ایجاد میشود که بقاءا تابع وجود شرط نیست یعنی آن شرط هم که ممتفی شود غرض و نیاز وجود دارد ولی استیفاء نشده یعنی تفویت شده مثالش اینست که مولا که سرماخورده به عبد میگوید برو اگر داروخانه ای باز بود برای من دارو بخر. در این مثال باز بودن داروخانه شرط الوجوب است به نحوی که اگر شما کاری کنی که در داروخانه بسته شود نه ایگه مولا دیگر غرضش منتفی شده و موضوع ندارد بلکه غرض و نیازی دارد که تفویت شده و همانطور که پیداست عقلاییا در این جا مولا حق عقاب دارد.
یکوقت شرط الوجوب که محقق شد نیاز و غرضی ایجاد میشود که حدوثا و بقاءا تابع وجود آن شرط است یعنی به محض از بین رفتن شرط آن غرض و نیاز هم از منتفی میشود نه اینکه تفویت شود، در اینجا فرمایش شما صحیح است ولکن یکوقت شرط الوجوب که محقق شد غرضی ایجاد میشود که بقاءا تابع وجود شرط نیست یعنی آن شرط هم که ممتفی شود غرض و نیاز وجود دارد ولی استیفاء نشده یعنی تفویت شده مثالش اینست که مولا که سرماخورده به عبد میگوید برو اگر داروخانه ای باز بود برای من دارو بخر. در این مثال باز بودن داروخانه شرط الوجوب است به نحوی که اگر شما کاری کنی که در داروخانه بسته شود نه ایگه مولا دیگر غرضش منتفی شده و موضوع ندارد بلکه غرض و نیازی دارد که تفویت شده و همانطور که پیداست عقلاییا در این جا مولا حق عقاب دارد.