امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داعی الهی در قلوب انسان، علت تامه اختیار است
#5
این عبارت استاد:"تأثیر این دواعی در تحقق عزم و قصد به نحو حتم است اما این داعی اختیار را سلب نمی‌کند یعنی تأثیر این داعی به گونه‌ای نیست که نفس تمکن از ترک آن نداشته باشد. این دواعی باعث می‌شوند انسان حتماً اراده و اختیار کند در عین اینکه می‌تواند نکند."متناقض نماست چرا که یا تاثیر دواعی در تحقق اراده به نحو حتم است کما ذهب الیه مشهور بل جمهور الفلاسفه و از آن به ضرورت علّی تعبیر میکنند(الشیء ما لم یجب لم یوجد)و یا دواعی تاثیر غیرحتمی دارند کما ذهب الیه مشهور متکلمی الامامیه و از آن به" صحه الفعل و الترک "در بحث قدرت یاد می کنند؛این در حالیست که استاد در عبارت مذکور بین این دو مبنای متناقض جمع کرده اند و از طرفی تاثیر دواعی در اراده را حتمی و از طرف دیگر بیان کرده اند مختار می تواند اراده نکند!
از آخرین تلاش های اصولی برای حل شبهه جبر، بیان شهید صدر است که در تکمیل مباحث محقق نایینی و سیّد خویی از نظریه سلطنت رونمایی میکند بدین بیان که علت تحقق فعل از فاعل مختار، اعمال سلطنت نفس است؛سلطنت با امکان در تساویِ نسبت به وجود و عدم مشترک است اما اختلافشان در این است که امکان برای تحقق فعل کافی نیست به خلاف سلطنت که بسان وجوب در تحقق فعل کافیست ولی به خلاف وجوب،صدور فعل را ضروری نمیکند؛ به نظر می رسد مفهوم سلطنت همان مفهوم فربه شده قدرت در لسان متکلمین امامیه است؛و اساسا کلید حل مشکل همین جاست یعنی به مساله جبر و اختیار باید از دریچه قدرت نگریست نه امکان و وجوب چرا که مفاهیم ممکن و واجب از اشیاء موجود انتزاع شده و برای تحلیل موجودات بکار گرفته می شوند اما این مفاهیم از تحلیل پیدایش ممکنات عاجزند و باید از مفهوم قدرت و سلطنت بهره جست.(کتاب جستارهایی در باب ضرورت علیت و اختیار تالیف دکتر برنجکار در تشریح بیان مذکور قابل استفاده به نظر می رسد).
پاسخ


پیام‌های این موضوع
RE: داعی الهی در قلوب انسان، علت تامه اختیار است - توسط مَنْ راسُ مٰالِه الرّجاء - 7-دي-1399, 10:06

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان