امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دلیل احتیاط در عدم مخالفت با استخاره
#2
قضيه دوم اين است كه پس از آنكه مرحوم حاجى كلباسى به نجف مى رود، نابينا مى شوند. ايشان خيلى ناراحت مى شود و در توسّلى به حضرت امير عليه السلام عرض ميكند: چشم و بينايى يك نعمتى بود كه شما صلاح ندانستيد من متنعّم به آن نعمت باشم، از اين جهت هيچ گله اى ندارم ولى از يك جهت ناراحتم و آن اينكه ظاهرا من توفيق و لياقت خدمت به اسلام و مسلمين را ندارم زيرا يك روحانى نابينا چگونه مى تواند به اسلام خدمت كند؟ در همين حال، به ايشان القاء ميشود كه علاج تو، در كف دست توست. سپس احساس ميكند كه يك سنگ ريزه در كف دست او قرار دارد. آن سنگ ريزه را به چشمان خود مى مالد و همانجا شفا پيدا ميكند. بعد نگاه مى كند و مى بيند كه آن سنگ ريزه، درّ است. ايشان، آن درّ اعطايى حضرت را نگين انگشترى مى كند و از آن براى شفاء خودشان و خاندان و اصحاب و ديگر افراد، استفاده مى نمايد. تا اينكه يك روز، مرحوم كلباسى، به دليل خراب شدن و فروريختن ديوار منزل شان، با كمك چند كارگر شروع به تعمير و چيدن ديوار ميكند. موقع اذان كار را رها مى كند و براى نماز به مسجد مى رود و در آنجا متوجه مى شود انگشتر او گم شده است. ايشان سريع برمى گردد و مشاهده مى كند كه بخش عمده اى از ديوار توسط كارگرها چيده شده است. ديگران سعى مى كنند مرحوم كلباسى را منصرف كنند ولى ايشان قبول نمى كند و براى جستجو در ميان يكى از دو طرف ديوار استخاره ميكند. دوباره براى جستجو در يكى از دو طرف آن قسمتى كه استخاره آن خوب آمده، استخاره مى كند و همين طور استخاره ها را ادامه مى دهد تا اينكه يك قسمت محدود، متعين مى شود. كارگرها آن قسمت را خراب مى كنند ولى اثرى از انگشتر نمى يابند. مرحوم كلباسى مى فرمايد: امكان ندارد كه انگشتر در آنجا نباشد، فلذا خودشان مى روند و با دقت در لابه لاى گل ها و خشت ها جستجو مى كنند و انگشتر را پيدا مى كنند.



شبیری زنجانی، موسی، دروس خارج اصول، جلد: ۱، صفحه: ۳۷۹، مرکز فقهی امام محمد باقر علیه السلام وابسته به دفتر آیه الله العظمی شبیری زنجانی، قم - ایران
پاسخ
 سپاس شده توسط علی آمنی


پیام‌های این موضوع
RE: دلیل عدم جواز مخالفت با استخاره - توسط محمد خداپرست - 3-دي-1400, 22:24

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان