2-آبان-1401, 15:37
این فرمایشات لوازم غیر قابل التزامی دارد. مثلا همه اخبارات قرآن از امور تکوینی (علیرغم قطعیت صدور) از حیز کاشفیت ساقط گردیده و قابل تمسک به غرض کشف واقع نیستند و چنین چیزی به مثابه آن است که اکثر آیات کریمه را کاللغو بدانیم زیرا حتی با پذیرش جواز اسناد هم ثمره معتدٌ بِهایی بر وجود آنها در «کتاب هدایت» بار نمیشود.
لذا به نظر حقیر میرسد که شاید مبنای جمعی از اعلام همچون حضرات آیات عظام بروجردی قدس سره _علی المحکي_ و سیستانی مدظله اقرب به صواب باشد، به اینکه بگوییم: ظواهر حاصل از اعمال قواعد عقلایی (اعم از اصول لفظیه و فحص از قرائن و جمع های دلالی و...) اطمینان آور هستند یا دست کم پس از اجرای تعدیلاتی، اطمینان آور خواهند بود و اطمینان هم ملحق به یقین است. (مقصودم از اطمینان ظن متاخم للعلم و احتمالات مثلا بالای ۹۵ درصد است.)
اما دعوی التفصیل بین ما و معاصران صدور نصوص، ففیها: کثیری از احتمالاتی که موجب ادعای ظنی الدلالة شدن ظواهر میشود، مستند به اموری است که میان ما و اهل عصر صدور نصوص یکی است (عمدتا احتمال تعویل بر منفصل و توریه و تقیه).
گویا این احتمالات در کثیری از موارد حاصل نوعی وسواس ناشی از انس با فنون دقیقه است و الا بدوا و عرفا چنین احتمالاتی وجود ندارد.
لذا به نظر حقیر میرسد که شاید مبنای جمعی از اعلام همچون حضرات آیات عظام بروجردی قدس سره _علی المحکي_ و سیستانی مدظله اقرب به صواب باشد، به اینکه بگوییم: ظواهر حاصل از اعمال قواعد عقلایی (اعم از اصول لفظیه و فحص از قرائن و جمع های دلالی و...) اطمینان آور هستند یا دست کم پس از اجرای تعدیلاتی، اطمینان آور خواهند بود و اطمینان هم ملحق به یقین است. (مقصودم از اطمینان ظن متاخم للعلم و احتمالات مثلا بالای ۹۵ درصد است.)
اما دعوی التفصیل بین ما و معاصران صدور نصوص، ففیها: کثیری از احتمالاتی که موجب ادعای ظنی الدلالة شدن ظواهر میشود، مستند به اموری است که میان ما و اهل عصر صدور نصوص یکی است (عمدتا احتمال تعویل بر منفصل و توریه و تقیه).
گویا این احتمالات در کثیری از موارد حاصل نوعی وسواس ناشی از انس با فنون دقیقه است و الا بدوا و عرفا چنین احتمالاتی وجود ندارد.