12-دي-1401, 22:54
نظر دیگری که در تجری قابل توجه است -و شاید به وجدان نزدیکتر باشد- این است که تجری و فعل متجرﱝبه دو تحلیل از یک واقعه هستند:
در واقع وقتی از تجری صحبت میکنیم، جنبهٔ قصدی مکلف برایمان اهمیت دارد و به آن جنبه توجه بیشتری میکنیم اما روشن است که به قصد خالی خالی تجری نمیگوییم و باید با یک اقدام خارجی در همان راستا همراه باشد.
و وقتی از فعل متجریٰ به سخن میگوییم، جنبه خارجی فعل برایمان اهمیت دارد و به آن جنبه توجه بیشتری میکنیم؛ اما روشن است که آب خوردن خالی خالی تجری نمیگوییم و باید با قصد معصیت همراه باشد.
میتوان نظائری هم برای این نوع تحلیل پیدا کرد مثلاً اگر برای اکرام به یک نفر او را میهمان کنیم، اکرام تحلیل این میهمانی دادن از زاویهٔ قصد است و میهمانی دادن تحلیل این رفتار از زاویهٔ بروز خارجی است.
- همان فعل آب نوشیدن مشروط به قصد گناه، متجرﱝ به است.
- قصد گناه مشوب به فعل خارجی تجری است.
در واقع وقتی از تجری صحبت میکنیم، جنبهٔ قصدی مکلف برایمان اهمیت دارد و به آن جنبه توجه بیشتری میکنیم اما روشن است که به قصد خالی خالی تجری نمیگوییم و باید با یک اقدام خارجی در همان راستا همراه باشد.
و وقتی از فعل متجریٰ به سخن میگوییم، جنبه خارجی فعل برایمان اهمیت دارد و به آن جنبه توجه بیشتری میکنیم؛ اما روشن است که آب خوردن خالی خالی تجری نمیگوییم و باید با قصد معصیت همراه باشد.
میتوان نظائری هم برای این نوع تحلیل پیدا کرد مثلاً اگر برای اکرام به یک نفر او را میهمان کنیم، اکرام تحلیل این میهمانی دادن از زاویهٔ قصد است و میهمانی دادن تحلیل این رفتار از زاویهٔ بروز خارجی است.