مقدمهی دوم: توضیح مراد از جعل و مجعول
تشریع یکی از افعال مولاست که به آن «عملیة الجعل» هم گفته میشود. به حکمی که از این فعل (از عملیة الجعل) انتزاع میشود، «جعل» گفته میشود. مثل «وجوب صلاة الصبح علی المکلف»، «وجوب الحج علی المکلف المستطیع»، «وجوب صیام شهر رمضان علی المکلف»، «نجاسة الدم» و «نجاسة المیتة».
این اسم -که ظاهراً در مدرسهی میرزای نائینی انتخاب شده است- رهزن است؛ زیرا «جعل» اسم برای فعل است؛ اما مراد ایشان فعل نیست، بلکه حکمی است که از «عملیة الجعل» انتزاع میشود و سعه و ضیقش به اندازۀ تشریع شارع است.
«مجعول» یک حکم جزئی است که از آن جزئیتر ممکن نباشد. مثل «وجوب صلاة الصبح الآن عليَّ»، «حرمة شرب هذا الماء علیَّ»، «حرمة شرب هذا المایع علی زیدٍ» و...
جعل همواره واحد است و متکرر نمیشود. اما مجعول به تعدد موضوع متکرر و متعدد میشود. اگر در این اتاق آب نجسی وجود داشته باشد، به عدد افراد حاضر در این اتاق حرمت مجعولی وجود دارد یا اگر در این اتاق 100 تا خون وجود داشته باشد، 100تا مجعول وجود دارد.
بین جعل و مجعول هم میتوان احکامی تصور کرد که به آنها «احکام انتزاعی» میگوییم: میتوان از یک جعل بینهایت حکم انتزاع کرد که نه جعل باشند و نه مجعول؛ مثلاً از جعل وجوب نماز میتوان این احکام را انتزاع کرد:
وجوب نماز بر مردان / وجوب نماز بر زنان چهلساله / وجوب نماز امسال بر من و...
نکته: [آن چیزی که عبد نسبت به آن مسئولیت دارد، مجعول است و ] تنها وصول مجعول است که تکلیف را منجز میکند. جعل در واقع اصلاً حکم شرعی نیست وحکم شرعی واقعی، مجعول است.
تشریع یکی از افعال مولاست که به آن «عملیة الجعل» هم گفته میشود. به حکمی که از این فعل (از عملیة الجعل) انتزاع میشود، «جعل» گفته میشود. مثل «وجوب صلاة الصبح علی المکلف»، «وجوب الحج علی المکلف المستطیع»، «وجوب صیام شهر رمضان علی المکلف»، «نجاسة الدم» و «نجاسة المیتة».
این اسم -که ظاهراً در مدرسهی میرزای نائینی انتخاب شده است- رهزن است؛ زیرا «جعل» اسم برای فعل است؛ اما مراد ایشان فعل نیست، بلکه حکمی است که از «عملیة الجعل» انتزاع میشود و سعه و ضیقش به اندازۀ تشریع شارع است.
«مجعول» یک حکم جزئی است که از آن جزئیتر ممکن نباشد. مثل «وجوب صلاة الصبح الآن عليَّ»، «حرمة شرب هذا الماء علیَّ»، «حرمة شرب هذا المایع علی زیدٍ» و...
جعل همواره واحد است و متکرر نمیشود. اما مجعول به تعدد موضوع متکرر و متعدد میشود. اگر در این اتاق آب نجسی وجود داشته باشد، به عدد افراد حاضر در این اتاق حرمت مجعولی وجود دارد یا اگر در این اتاق 100 تا خون وجود داشته باشد، 100تا مجعول وجود دارد.
بین جعل و مجعول هم میتوان احکامی تصور کرد که به آنها «احکام انتزاعی» میگوییم: میتوان از یک جعل بینهایت حکم انتزاع کرد که نه جعل باشند و نه مجعول؛ مثلاً از جعل وجوب نماز میتوان این احکام را انتزاع کرد:
وجوب نماز بر مردان / وجوب نماز بر زنان چهلساله / وجوب نماز امسال بر من و...
نکته: [آن چیزی که عبد نسبت به آن مسئولیت دارد، مجعول است و ] تنها وصول مجعول است که تکلیف را منجز میکند. جعل در واقع اصلاً حکم شرعی نیست وحکم شرعی واقعی، مجعول است.