21-ارديبهشت-1402, 10:02
فرض اول: تعداد دختران آماده ازدواج بیش از پسران اماده ازدواج است و بسیاری از دختران با سن بالا ناامید از همسر اول شدن هستند.
فرض دوم: این فزونی و مجرد ماندن دختران موجب 1- فساد در جامعه و 2- به گناه افتادن برخی از دختران می شود.
فرض سوم: حکم اولی تعدد زوجات اباحه یا استحباب است.
سوال: آیا با قاعده لاضرر یا نفی حرج می توان گفت به جهت «به گناه نیفتادن این دختران و همچنین برطرف شدن فساد ناشی از تجرد این دختران»، تعدد زوجات بر مردان متاهل به عنوان حکم ثانوی واجب است؟
فرض دوم: این فزونی و مجرد ماندن دختران موجب 1- فساد در جامعه و 2- به گناه افتادن برخی از دختران می شود.
فرض سوم: حکم اولی تعدد زوجات اباحه یا استحباب است.
سوال: آیا با قاعده لاضرر یا نفی حرج می توان گفت به جهت «به گناه نیفتادن این دختران و همچنین برطرف شدن فساد ناشی از تجرد این دختران»، تعدد زوجات بر مردان متاهل به عنوان حکم ثانوی واجب است؟