4-خرداد-1402, 14:31
(آخرین تغییر در ارسال: 4-خرداد-1402, 14:32 توسط سید محمد صادق رضوی.)
نقل قول:موضوع تشکیلات پنهان در صحنه ی زندگی سیاسی امام صادق علیه السلام و نیز دیگر ائمه علیهم السلام، از جمله مهم ترین و شورانگیزترین و در عین حال مجهول ترین و ابهام آمیزترین فصول این زندگینامه ی پر ماجرا است. همان طور که قبلا گفتیم، برای اثبات وجود چنین سازمانی نمی توان و نمی باید در انتظار مدارک صریح بود. نباید توقع داشت که یکی از امامان یا یکی از یاران نزدیکش صراحتا به وجود تشکیلات سیاسی - فکری شیعی اعتراف کرده باشد...(ص276)و نیز:
نقل قول:حالا اگر شما سؤال کنید که خب موسیبن جعفر وقتی به امامت رسید چه جوری مبارزه را شروع کرد، چه کار کرد، کیها را جمع کرد، کجاها رفت، در این سیوپنج سال چه حوادثی برای موسیبن جعفر پیش آمد، متأسفانه بنده جواب روشنی ندارم و این همان چیزی است که یکی از غصههای آدمی است که در زندگی صدر اسلام تحقیق میکند، هیچی نداریم. یک زندگی مرتب و مدوّنی از این دوران سیوپنج ساله در اختیار هیچ کس نیست. (ص294)
سؤال اینجاست که چه طور مسأله ای که در نظر مؤلف، روح و حقیقت اسلام را تشکیل می دهد (یعنی مبارزه) و تمام شیعیان باید در پی آن باشند این قدر مبهم در احادیث و گزارش ها بیان شده است؟ آیا ائمه علیهم السلام در رساندن ماهیت اسلام به ما کوتاهی کرده اند که هم اکنون برای کشف آن مجبوریم لابلای اشارات معمّاگونه ی تاریخی آن را بیابیم؟
اما همان احکام و معارف که در نظر نگارنده هدف اولیه ی اسلام نیست؛ به قدری روشن، صریح و فراوان بیان شده که صدها کتاب و رساله و... تنها قدری از آن را به دست ما رسانده اند؛ در حالیکه مضممون بسیاری از آنان هم خلاف نظر عامه و دستگاه حکومتی بوده است.
نویسنده، مبهم ماندن این مسأله را به جهت خطرناک بودن آن توجیه کرده؛ در حالیکه این منافاتی با اطلاع خواصّ اصحاب ندارد. در مسائل اختصاصی شیعه، مسأله ای حسّاستر از اصل برائت از غاصبین خلافت نداریم. در طول تاریخ همواره شیعیان را به اتّهام (سبّ صحابه) تکفیر و یا مورد آزار قرار می دادند.این مسأله به قدری خطرناک و حسّاس بوده که به گزارش تاریخ حتّی زید بن علی (ع) که آشکارا در پی مبارزه بود، نمی توانست در جمع مریدان انقلابی خود به شکل علنی از برائت دم بزند! (برای نمونه بنگرید: تقریب المعارف/250) اما همین مسأله ی برائت به قدری صریح و متقن در روایات بیان شده که اصلی ضروری برای هر معتقد به تشیّع گشت. ولی در موضوع تشویق به مبارزه مسلّحانه یا اثبات تشکیلات مبارزاتی پنهان، حتی یک روایت معتبر و صریح هم نداریم!