8-ارديبهشت-1393, 18:38
آخرین جمع بندی با آقای منصوری با توجه به بحث خارج از تالار به این جا رسید که:
اگر حرام تعبدی را بپذیریم باید لوازم آن را هم بپذیریم. البته به این نتیجه هم رسیدیم که تقسیم بندی به تعبدی و توصلی مربوط به اوامر است نه نواهی.
پس جواب به سؤال 1 و 2 و3 آقای منصوری چنین است:
1. بنا بر تعریف مشهور از تعبدی و اینکه اصل این تقسیم مربوط به اوامر است می گوییم حرام تعبدی قابل تصویر نیست.کما قال به آقای محمد68.
2. با بیانی که ما از تعبدی داشتیم(تعبدی یعنی امتثال امر یا نهی به قصد تعبد) می توان حرام تعبدی را تصور کرد لکن اشکال این حرف لوازم شاقه ی این قول است. کما قال به آقای منصوری.
3. لو سلمنا بإمکان تصور حرام التعبدی نقول امتثالش همان گونه است که آقای منصوری ذکر کردند که: باید مکلف در تمام آناتِ ترک عمل قصد قربت داشته باشد و هذا النحو من الامتثال یجر المکلف إلی الحرج المنفی إلا بالقول بعدم استمرار قصد القربة فی امتثال المنهیات.
اگر حرام تعبدی را بپذیریم باید لوازم آن را هم بپذیریم. البته به این نتیجه هم رسیدیم که تقسیم بندی به تعبدی و توصلی مربوط به اوامر است نه نواهی.
پس جواب به سؤال 1 و 2 و3 آقای منصوری چنین است:
1. بنا بر تعریف مشهور از تعبدی و اینکه اصل این تقسیم مربوط به اوامر است می گوییم حرام تعبدی قابل تصویر نیست.کما قال به آقای محمد68.
2. با بیانی که ما از تعبدی داشتیم(تعبدی یعنی امتثال امر یا نهی به قصد تعبد) می توان حرام تعبدی را تصور کرد لکن اشکال این حرف لوازم شاقه ی این قول است. کما قال به آقای منصوری.
3. لو سلمنا بإمکان تصور حرام التعبدی نقول امتثالش همان گونه است که آقای منصوری ذکر کردند که: باید مکلف در تمام آناتِ ترک عمل قصد قربت داشته باشد و هذا النحو من الامتثال یجر المکلف إلی الحرج المنفی إلا بالقول بعدم استمرار قصد القربة فی امتثال المنهیات.