امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
الحسین بن علوان
#2
با تشکر از rayhan
در توثيق حسين بن علوان به دو وجه تمسك شده كه هر دو محلّ مناقشه است:

وجه اول: توثيق نجاشى، عبارت نجاشى در ذيل عنوان حسين بن علوان الكلبى چنين است: «كوفى عامى يكنى ابا محمد ثقة، رويا عن أبى عبد الله عليه السلام و ليس للحسن كتاب، و الحسن اخصّ بنا و اولى روى الحسين عن الاعمش و هشام بن عروة».

مرحوم آقاى خوئى توثيق را مربوط به حسين بن علوان كه مترجم و معنون استقلالى نجاشى است دانسته، ولى ما سابقاً استظهار كرديم كه توثيق مربوط به حسن است.

وجه دوم: عبارت ابن عقدة در بارۀ حسن بن علوان: «ان الحسن كان اوثق من اخيه و احمد عند اصحابنا، عبارت نجاشى متقدّم هم مؤيّد اين معناست (/ و الحسن اخصّ بنا و اولى)

ولى كلمه اوثق، دلالت بر صدق كلمه «ثقة»- على وجه الاطلاق- به حسين بن علوان نمى‌كند، ممكن است دو نفر هر دو بد باشند، با اين حال مى‌گوييم يكى از اينها از ديگرى بهتر است، اين معنايش اين نيست كه به هر دو بتوان كلمه «به» اطلاق كرد، بلكه همين مقدار كه شرّ يكى از ديگرى كمتر باشد براى اطلاق لفظ بهتر كافى است، يعنى اگر براى اوّلى خوبى فرض شود خوبى دوّمى بيشتر است [1] بنابراين وجهى براى توثيق حسين بن علوان نداريم، از جهت كثرت روايت و عمل اصحاب‌ به روايات وى نيز نمى‌توان وثاقت او را ثابت كرد چه روايات وى بيشتر در مستحبات و آداب است كه اعتماد به روايت در آنها مى‌تواند از تسامح در ادله سنن واقع شده باشد، بسيارى از روايات وى هم معمول به نيست





[1] . (توضيح بيشتر كلام استاد- مد ظلّه-) كلمه اوثق بر وثاقت مفضّل و مفضّل عليه دلالت ندارد به دو بيان: بيان اول: در اطلاق افعل تفضيل صدق حقيقى مبدأ بر دو طرف لازم نيست بلكه صدق فرضى آن كفايت مى‌كند، چنانچه در متن اشاره فرمودند.

بيان دوم: (كه از پاره‌اى از كلمات استاد- مد ظلّه- در بحثهاى سابق مى‌توان استفاده كرد) اگر ما در اطلاق افعل تفضيل صدق حقيقى مبدأ را هم شرط بدانيم، معناى آن صحت اطلاق لفظ صفت مشبه يا اسم فاعل بر دو طرف نيست، توضيح مطلب اين كه كلماتى چون عالم، شجاع، زيبا به كسانى گفته ميشود كه به مرتبۀ خاصى از علم و شجاعت و زيبايى رسيده باشند وگرنه هر كس اندك علمى داشته باشد، يا در يك حادثۀ كوچك شجاعتى از خود نشان دهد يا از جهت خاصى زيبايى داشته باشد نمى‌توان اطلاق عالم، شجاع، زيبا نمود، عدم اطلاق اين اوصاف به جهت اخذ مرتبه خاص در ماده دارنده مرتبۀ خاصى از مبدأ صدق مى‌كند، اين انصراف در ماده‌اى كه در افعل تفضيل اخذ شده، موجود نيست، به همين جهت ما وقتى دو نفر را با هم مقايسه مى‌كنيم، مى‌گوييم: اولى از دومى زيباتر و دومى از اولى زشت‌تر است، در اينجا هيچ‌گونه تعارضى بين مفهوم ماده و هيأت دو كلمه «زيباتر» و زشتر ديده نميشود و لازمه آن اجتماع ضدين نيست، چه شخص هم ميتواند از زيبايى بهره‌مند باشد و هم از زشتى، ولى اطلاق زيبا و زشت بر يك شخص از نظر عرفى اجتماع ضدين است به جهت انصراف اطلاقى اين دو كلمه به مرتبۀ خاصى از زيبايى و زشتى.

حال ميگوييم: كلمه «ثقة» به كسى گفته ميشود كه در نوع موارد محل اعتماد باشد و مجرد اعتماد از جهت خاص و در مورد نادر صحت اطلاق كلمه «ثقة» را به همراه نمى‌آورد، و از كلمه «اوثق» تنها وجود «وثاقةٌ ما» استفاده مى‌شود نه مقدارى از وثاقت كه صحت اطلاق «ثقة» را تصحيح كند، عبارت ابن غضائرى در ترجمة الحسن بن على بن ابى حمزة جالب توجه است: «ضعيف فى نفسه و ابوه اوثق منه» نجاشى نيز در ترجمة الحسن بن محمد بن جمهور مى‌گويد: قال اصحابنا كان اوثق من أبيه و اصلح له (: 62/ 144 ملخّصاً)، با اين حال محمد بن جمهور را شديداً تضعيف كرده است (: 337/ 901)
کتاب نکاح جلسه 71
پاسخ
 سپاس شده توسط رضا اسکندری ، مبین ، zaker14zaker14 ، مهدی قنبریان


پیام‌های این موضوع
الحسین بن علوان - توسط رضا اسکندری - 6-ارديبهشت-1394, 19:05
RE: - توسط عالم - 6-ارديبهشت-1394, 19:11
RE: الحسین بن علوان - توسط اعلایی - 23-آبان-1394, 12:17

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان