16-ارديبهشت-1394, 20:07
درباره ی نجاشی از ابتداء کتابش مشخص است که قصدش جمع آوری نام روات امامی است و غیر امامی ها را نیز (که استطرادا بیان می کند) در ترجمه شان ، تصریح به غیر امامی بودنشان می کند:
((أما بعد فإني وقفت على ما ذكره السيد الشريف أطال الله بقاءه و أدام توفيقه من تعيير قوم من مخالفينا أنه لا سلف لكم و لا مصنف. و هذا قول من لا علم له بالناس و لا وقف على أخبارهم و لا عرف منازلهم و تاريخ أخبار أهل العلم و لا لقي أحدا فيعرف منه و لا حجة علينا لمن لم يعلم و لا عرف. و قد جمعت من ذلك ما استطعته و لم أبلغ غايته لعدم أكثر الكتب و إنما ذكرت ذلك عذرا إلى من وقع إليه كتاب لم أذكره. و قد جعلت للأسماء أبوابا على الحروف ليهون على الملتمس لاسم مخصوص منها. [و ها] أنا أذكر المتقدمين في التصنيف من سلفنا الصالح و هي أسماء قليلة و من الله أستمد المعونة على أن لأصحابنا رحمهم الله في بعض هذا الفن كتبا ليست مستغرقة لجميع ما رسمه و أرجو أن يأتي في ذلك على ما رسم و حد إن شاء الله [تعالى]))
ترجمه : (( اما بعد ، من دیدم که سید شریف_ که خداوند زندگانی او را طولانی کند و توفیقش را با دوام کند_ ذکر کرده است که گروهی از مخالفان ما ، ما إمامیه را خوار شمرده و گفته اند که شما (إمامیه) اصل و نسب مذهبی و کتابی ندارید!. این قول ، قول کسی در بین مردم است که علمی ندارد و بر أخبار و أحادیثی که مردم (مسلمان) نقل می کنند سیطره ندارد و جایگاه انواع مردم و تاریخ أخبار عالمان را نمی شناسد و کسی را ندیده تا از او این مسئله (اصل و نسب مذهب و کتب شیعه) را بفهمد. و حجتی بر ما إمامیه نیست که به خاطر کسی که نمی داند و نمی شناسد. و من از این گونه موارد (رجال و کتب شیعه) آنچه که در توانم بود جمع کردم و البته کاملا جمع نکردم زیرا بسیاری از کتب شیعه موجود نیست و این مطلب (عدم جمع کامل أسامی رجال و کتب) را گفتم برای اینکه عذری داشته باشم نسبت به شخصی که کتابی (از اصحاب) به دست او رسیده است که من آن کتاب را ذکر نکرده ام. و برای أسامی ، باب هایی را قرار دادم تا برای کسی که دنبال اسم خاصی می گردد ، کار آسان تر گردد. و آگاه باشید که من قدمای أصحاب صالحمان (یعنی إمامیه) که کتاب نوشته اند را ذکر می کنم و آن اسامی ، اسامی کمی هستند و از خداوند مسئلت دارم که مرا یاری کند بر اینکه اصحابمان که خداوند رحمتشان کند در بعضی از این فن (رجال و تراجم) ، کتبی دارند که آن چنان کامل نیست و امیدوارم که این کتاب کامل باشد إن شاء الله.))
آیت الله العظمی خوئی نیز در مقدمه معجم رجال الأحادیث یکی از اصل های رجالی کتاب خود را ، همین مطلب بیان می کنند:
((ثم إن النجاشي: قد التزم - في أول كتابه - أن يذكر فيه أرباب الكتب من أصحابنا رضوان الله تعالى عليهم، فكل من ترجمه في كتابه يحكم عليه بأنه إمامي، إلا أن يصرح بخلافه، فإنه و إن ذكر جملة من غير أصحابنا أيضا، و ترجمهم استطرادا، إلا أنه صرح بانحرافهم و انتحالهم المذاهب الفاسدة.))
ترجمه : (( سپس همانا نجاشی در اول کتابش ملتزم شده است که به وجود آورندگان کتب که إمامی (رضوان الله تعالی علیهم) هستند را ذکر کند پس هر را که در کتابش ترجمه و تعریف کرد ، حکم می شود که او امامی است مگر اینکه تصریح به خلاف إمامیه بودن کند البته اگر چه هم افرادی غیر از اصحاب إمامیه را همچون اصحاب إمامیه نیز در کتابش ذکر کرده است و آنان را از باب خروج از موضوعِ اصلی ترجمه نیز کرده است ولیکن او (نجاشی) تصریح به انحرافشان و گرایششان به مذهب فاسد کرده است.))
[b][b]ولیکن شیخ به علت اینکه تصریحی در کتابش نسبت به امامی بودن راوی نیست آیا هیچ راوی غیر امامی نیست که او در دو کتابش آن راوی را توثیق کرده باشد؟ یعنی مثال نقض در کتب شیخ طوسی پیدا نمی شود؟[/b][/b]
((أما بعد فإني وقفت على ما ذكره السيد الشريف أطال الله بقاءه و أدام توفيقه من تعيير قوم من مخالفينا أنه لا سلف لكم و لا مصنف. و هذا قول من لا علم له بالناس و لا وقف على أخبارهم و لا عرف منازلهم و تاريخ أخبار أهل العلم و لا لقي أحدا فيعرف منه و لا حجة علينا لمن لم يعلم و لا عرف. و قد جمعت من ذلك ما استطعته و لم أبلغ غايته لعدم أكثر الكتب و إنما ذكرت ذلك عذرا إلى من وقع إليه كتاب لم أذكره. و قد جعلت للأسماء أبوابا على الحروف ليهون على الملتمس لاسم مخصوص منها. [و ها] أنا أذكر المتقدمين في التصنيف من سلفنا الصالح و هي أسماء قليلة و من الله أستمد المعونة على أن لأصحابنا رحمهم الله في بعض هذا الفن كتبا ليست مستغرقة لجميع ما رسمه و أرجو أن يأتي في ذلك على ما رسم و حد إن شاء الله [تعالى]))
ترجمه : (( اما بعد ، من دیدم که سید شریف_ که خداوند زندگانی او را طولانی کند و توفیقش را با دوام کند_ ذکر کرده است که گروهی از مخالفان ما ، ما إمامیه را خوار شمرده و گفته اند که شما (إمامیه) اصل و نسب مذهبی و کتابی ندارید!. این قول ، قول کسی در بین مردم است که علمی ندارد و بر أخبار و أحادیثی که مردم (مسلمان) نقل می کنند سیطره ندارد و جایگاه انواع مردم و تاریخ أخبار عالمان را نمی شناسد و کسی را ندیده تا از او این مسئله (اصل و نسب مذهب و کتب شیعه) را بفهمد. و حجتی بر ما إمامیه نیست که به خاطر کسی که نمی داند و نمی شناسد. و من از این گونه موارد (رجال و کتب شیعه) آنچه که در توانم بود جمع کردم و البته کاملا جمع نکردم زیرا بسیاری از کتب شیعه موجود نیست و این مطلب (عدم جمع کامل أسامی رجال و کتب) را گفتم برای اینکه عذری داشته باشم نسبت به شخصی که کتابی (از اصحاب) به دست او رسیده است که من آن کتاب را ذکر نکرده ام. و برای أسامی ، باب هایی را قرار دادم تا برای کسی که دنبال اسم خاصی می گردد ، کار آسان تر گردد. و آگاه باشید که من قدمای أصحاب صالحمان (یعنی إمامیه) که کتاب نوشته اند را ذکر می کنم و آن اسامی ، اسامی کمی هستند و از خداوند مسئلت دارم که مرا یاری کند بر اینکه اصحابمان که خداوند رحمتشان کند در بعضی از این فن (رجال و تراجم) ، کتبی دارند که آن چنان کامل نیست و امیدوارم که این کتاب کامل باشد إن شاء الله.))
آیت الله العظمی خوئی نیز در مقدمه معجم رجال الأحادیث یکی از اصل های رجالی کتاب خود را ، همین مطلب بیان می کنند:
((ثم إن النجاشي: قد التزم - في أول كتابه - أن يذكر فيه أرباب الكتب من أصحابنا رضوان الله تعالى عليهم، فكل من ترجمه في كتابه يحكم عليه بأنه إمامي، إلا أن يصرح بخلافه، فإنه و إن ذكر جملة من غير أصحابنا أيضا، و ترجمهم استطرادا، إلا أنه صرح بانحرافهم و انتحالهم المذاهب الفاسدة.))
ترجمه : (( سپس همانا نجاشی در اول کتابش ملتزم شده است که به وجود آورندگان کتب که إمامی (رضوان الله تعالی علیهم) هستند را ذکر کند پس هر را که در کتابش ترجمه و تعریف کرد ، حکم می شود که او امامی است مگر اینکه تصریح به خلاف إمامیه بودن کند البته اگر چه هم افرادی غیر از اصحاب إمامیه را همچون اصحاب إمامیه نیز در کتابش ذکر کرده است و آنان را از باب خروج از موضوعِ اصلی ترجمه نیز کرده است ولیکن او (نجاشی) تصریح به انحرافشان و گرایششان به مذهب فاسد کرده است.))
[b][b]ولیکن شیخ به علت اینکه تصریحی در کتابش نسبت به امامی بودن راوی نیست آیا هیچ راوی غیر امامی نیست که او در دو کتابش آن راوی را توثیق کرده باشد؟ یعنی مثال نقض در کتب شیخ طوسی پیدا نمی شود؟[/b][/b]
