20-ارديبهشت-1394, 19:05
دلیل دوم:
دلیل دوم فقره دیگری از صحیحة عبدالله ابن ابی یعفور است؛ عبارت «و الدلالة علی ذلک کله أن یکون ساتراً لجمیع عیوبه» در این جمله هم از ادات عموم استفاده شده جمیع از ادات عموم است که وقتی بر کلمهای داخل شود دلالت میکند بر عموم مدخول. پس جمیع العیوب یعنی جمیع عیوب اعم از عرفی و شرعی بر این اساس معرف و طریق معرفت عدالت ستر جمیع العیوب اعم از عرفی و شرعی است لذا اگر کسی کاری کند که به نظر عرف عیب محسوب شود یعنی عمل منافی مروئت انجام دهد این دیگر لایعدّ ساتراً لجمیع عیوبه یعنی دیگر ساتر همه عیوبش محسوب نمیشود؛ وقتی که ساتر همه عیوب نبود، پس حکم به عدالت او نمیتوان کرد.
دلیل دوم فقره دیگری از صحیحة عبدالله ابن ابی یعفور است؛ عبارت «و الدلالة علی ذلک کله أن یکون ساتراً لجمیع عیوبه» در این جمله هم از ادات عموم استفاده شده جمیع از ادات عموم است که وقتی بر کلمهای داخل شود دلالت میکند بر عموم مدخول. پس جمیع العیوب یعنی جمیع عیوب اعم از عرفی و شرعی بر این اساس معرف و طریق معرفت عدالت ستر جمیع العیوب اعم از عرفی و شرعی است لذا اگر کسی کاری کند که به نظر عرف عیب محسوب شود یعنی عمل منافی مروئت انجام دهد این دیگر لایعدّ ساتراً لجمیع عیوبه یعنی دیگر ساتر همه عیوبش محسوب نمیشود؛ وقتی که ساتر همه عیوب نبود، پس حکم به عدالت او نمیتوان کرد.