21-آبان-1393, 13:32
با سلام
وجوب مقدمه موصله
یکی از مبانی اصولی آیت الله شبیری زنجانی وجوب مقدمه موصله است که همان مبنای صاحب فصول می باشد. در این قسمت مطلبی را از درس خارج صوم ایشان نقل می کنیم که به این مبنا و اشکال مرحوم آخوند به آن و پاسخ آن اشاره دارد:
يکي از بحثهايي که مهم است اين است که آيا مطلق مقدمه واجب وجوب دارد يا مقدمه موصله يا مقدمه «المقصود بها الايصال»؟
صاحب فصول معتقد است که مقدمه موصله واجب است و نظر ما هم همین است و مرحوم آخوند معتقد است که مطلق مقدمه وجوب دارد. یکی از اشکالاتي که ايشان بر صاحب فصول ميکنند اين است که شما ميگوييد که اراده ذي المقدمه علت حصول اراده بر مقدمه هم ميشود و از طرف ديگر مقدمه را قيد ميزنيد به موصله بودن و اين قيد موصل بودن به اين معناست که بايد ذي المقدمه تحقق پيدا کرده باشد و الا مقدمه موصله نميشود، پس خود ذي المقدمه، مقدمه ميشود براي تحقق مقدمه خودش و این مستلزم تقدم الشیء علی نفسه می شود زیرا از طرفی ذی المقدمه مقدم است و از طرفی موخر و تقدم الشیء علی نفسه محال است.
پاسخ به اشکال مرحوم آخوند
مقصود از ايصال در مقدمه موصله، قيد بودن ايصال نيست، بلکه اين ايصال به عنوان معرف ذکر شده است که ملازم با ذي المقدمه است و از اراده ذي المقدمه اراده به وجوب چنين مقدمهاي مترشّح ميشود. مثلاً در امر مولي به جوشاندن آب که صد درجه حرارت دادني که بجوشاند، مقدمه موصله آن است، آني که مقدمه است صد درجه حرارت دادن است که اين ملازم با جوشاندن است، نه اينکه جوشاندن هم در مقدمه موصله اخذ شده باشد؛ پس طبق اين قول ده درجه و پنجاه درجه حرارت واجب نيست چون موصله نيست ولي مرحوم آخوند ميگويد به مقدار ده درجه هم مقدمه واجب است و حتي اگر منفصل از بقيه باشد، باز هم وجوب مقدمي به آن تعلق گرفته است؛ پس جوشيدن توقف بر صد درجه دارد نه اينکه صد درجه توقف بر جوشيدن داشته باشد و صد درجه ملازم با جوشيدن است و به عبارت ديگر علت تامه هميشه ملازم با معلول است ولي معلول قيد علت تامه نيست تا شما بگوييد که چرا معلول قيد علت شده است.
کتاب الصوم سال چهارم 29/8/89 درس 398 (متن درس پیوست است)
وجوب مقدمه موصله
یکی از مبانی اصولی آیت الله شبیری زنجانی وجوب مقدمه موصله است که همان مبنای صاحب فصول می باشد. در این قسمت مطلبی را از درس خارج صوم ایشان نقل می کنیم که به این مبنا و اشکال مرحوم آخوند به آن و پاسخ آن اشاره دارد:
يکي از بحثهايي که مهم است اين است که آيا مطلق مقدمه واجب وجوب دارد يا مقدمه موصله يا مقدمه «المقصود بها الايصال»؟
صاحب فصول معتقد است که مقدمه موصله واجب است و نظر ما هم همین است و مرحوم آخوند معتقد است که مطلق مقدمه وجوب دارد. یکی از اشکالاتي که ايشان بر صاحب فصول ميکنند اين است که شما ميگوييد که اراده ذي المقدمه علت حصول اراده بر مقدمه هم ميشود و از طرف ديگر مقدمه را قيد ميزنيد به موصله بودن و اين قيد موصل بودن به اين معناست که بايد ذي المقدمه تحقق پيدا کرده باشد و الا مقدمه موصله نميشود، پس خود ذي المقدمه، مقدمه ميشود براي تحقق مقدمه خودش و این مستلزم تقدم الشیء علی نفسه می شود زیرا از طرفی ذی المقدمه مقدم است و از طرفی موخر و تقدم الشیء علی نفسه محال است.
پاسخ به اشکال مرحوم آخوند
مقصود از ايصال در مقدمه موصله، قيد بودن ايصال نيست، بلکه اين ايصال به عنوان معرف ذکر شده است که ملازم با ذي المقدمه است و از اراده ذي المقدمه اراده به وجوب چنين مقدمهاي مترشّح ميشود. مثلاً در امر مولي به جوشاندن آب که صد درجه حرارت دادني که بجوشاند، مقدمه موصله آن است، آني که مقدمه است صد درجه حرارت دادن است که اين ملازم با جوشاندن است، نه اينکه جوشاندن هم در مقدمه موصله اخذ شده باشد؛ پس طبق اين قول ده درجه و پنجاه درجه حرارت واجب نيست چون موصله نيست ولي مرحوم آخوند ميگويد به مقدار ده درجه هم مقدمه واجب است و حتي اگر منفصل از بقيه باشد، باز هم وجوب مقدمي به آن تعلق گرفته است؛ پس جوشيدن توقف بر صد درجه دارد نه اينکه صد درجه توقف بر جوشيدن داشته باشد و صد درجه ملازم با جوشيدن است و به عبارت ديگر علت تامه هميشه ملازم با معلول است ولي معلول قيد علت تامه نيست تا شما بگوييد که چرا معلول قيد علت شده است.
کتاب الصوم سال چهارم 29/8/89 درس 398 (متن درس پیوست است)