19-فروردين-1395, 09:09
1- قطع به حکم الهی مطلقا حجت است ؛ چه قطع قطاع (یعنی کسی که غالبا از راهی قطع پیدا می کند که شایسته نیست از آن راه ــ مثل خبر یک بچه ــ قطع پیدا شود) و چه غیر قطاع.
2- و همچنین فرقی نیست که قطع در مورد موضوعات باشد ــکالقطع بأن هذا المایع خمر ــ و چه در مورد احکام باشد ــ کالقطع بأن الخمر حرامــ.
3-و کذا فرقی نیست بین این که قطع از راه ادله نقلیه ـ کتاب و سنت ــ حاصل شود یا از راه ادله عقلیه.
4-دلیل: در همه این موارد عقل حکم می کند به تنجزوتعذر:
اما حکم عقل به تنجز: مثلا اگر شخصی قطع پیدا کند به وجوب یک فعل و در واقع هم واجب بوده باشد؛ و مخالفت کند عفلاء او را عاصی می شمارند و مستحق عقاب می دانند و او نمی تواند بگوید قطع من از راه عقل یا به سبب شنیدن از بچه ای بوده است.
5- اما حکم به تعذیر: اگر قطع پیدا کند به عدم وجوب فعلی و آن را ترک کند و در واقع واجب بوده باشد او در نظر عثلاء معذور است و مولی نمی تواند اور امواخذه کند که تو که از راه عقل یا خبر صبيّ قطع پیدا کردی چرا به قطع خود عمل کردی؟
6- به اخباریین نسبت داده شده است که قطع حاصل از راه عقل را معتبر نمی دانند ولی این نسبت صحیح نیست ؛ بلکه ایشان یا قانون ملازمه را منکرند و می گویند چنین نیست که کل ما حکم به العقل حکم به الشرع، و یا می گویند ادله عقلیه در مسائل غیر ضروری (مسائل نظری) قطع نمی آورد بلکه ظن می آورد و ظن حجت نیست.( و آحیانا اگر قطع آورد اعتبار آن را منکر نیستند).
2- و همچنین فرقی نیست که قطع در مورد موضوعات باشد ــکالقطع بأن هذا المایع خمر ــ و چه در مورد احکام باشد ــ کالقطع بأن الخمر حرامــ.
3-و کذا فرقی نیست بین این که قطع از راه ادله نقلیه ـ کتاب و سنت ــ حاصل شود یا از راه ادله عقلیه.
4-دلیل: در همه این موارد عقل حکم می کند به تنجزوتعذر:
اما حکم عقل به تنجز: مثلا اگر شخصی قطع پیدا کند به وجوب یک فعل و در واقع هم واجب بوده باشد؛ و مخالفت کند عفلاء او را عاصی می شمارند و مستحق عقاب می دانند و او نمی تواند بگوید قطع من از راه عقل یا به سبب شنیدن از بچه ای بوده است.
5- اما حکم به تعذیر: اگر قطع پیدا کند به عدم وجوب فعلی و آن را ترک کند و در واقع واجب بوده باشد او در نظر عثلاء معذور است و مولی نمی تواند اور امواخذه کند که تو که از راه عقل یا خبر صبيّ قطع پیدا کردی چرا به قطع خود عمل کردی؟
6- به اخباریین نسبت داده شده است که قطع حاصل از راه عقل را معتبر نمی دانند ولی این نسبت صحیح نیست ؛ بلکه ایشان یا قانون ملازمه را منکرند و می گویند چنین نیست که کل ما حکم به العقل حکم به الشرع، و یا می گویند ادله عقلیه در مسائل غیر ضروری (مسائل نظری) قطع نمی آورد بلکه ظن می آورد و ظن حجت نیست.( و آحیانا اگر قطع آورد اعتبار آن را منکر نیستند).