20-ارديبهشت-1395, 12:52
دو مسأله به نظر می آید خلط شده است:
الف: نخواندن و کم وقت صرف کردن برای مسائلی که مشکوک الثمره هستند
ب. حذف این مسائل از کتب اصولی و فقهی
اگر کسی بعد از مدتی تحصیل یقین یا اطمینان به عدم فایده مسأله ای پیداکرد می تواند آن را نخواند یا گذرا عبور نماید اما حذف آن مسأله از اصل کتب اصولی و فقهی مبتنی بر این است که هیچ ثمره ای حداقل بر اساس نظر قاطبه ی علماء بر آن مترتب نباشد. در حالی که در مسأله ی مورد بحث بعضی از از کاربرها نقل فرمودند که مثلا آقای خوئی ثمراتی را در بحث امکان اطلاق و ... بر این مطلب بار نموده اند.
الف: نخواندن و کم وقت صرف کردن برای مسائلی که مشکوک الثمره هستند
ب. حذف این مسائل از کتب اصولی و فقهی
اگر کسی بعد از مدتی تحصیل یقین یا اطمینان به عدم فایده مسأله ای پیداکرد می تواند آن را نخواند یا گذرا عبور نماید اما حذف آن مسأله از اصل کتب اصولی و فقهی مبتنی بر این است که هیچ ثمره ای حداقل بر اساس نظر قاطبه ی علماء بر آن مترتب نباشد. در حالی که در مسأله ی مورد بحث بعضی از از کاربرها نقل فرمودند که مثلا آقای خوئی ثمراتی را در بحث امکان اطلاق و ... بر این مطلب بار نموده اند.