امتیاز موضوع:
  • 1 رای - 1 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
امر مولوی و امر ارشادی
#4
بسم الله
دوست عزیز 7293055
1. اینکه تعاریف متعددی از امر ارشادی شده را درست میدانم و شاید به این دلیل بوده که امری خاص را در نظر گرفته و به تعریف آن پرداخته اند به هر حال همانطور که میدانید تعریف انواع گوناگونی دارد ( البته منظورم حد تام و ناقص و رسم تام و ناقص نیست بلکه تعریف به آثار ، تعریف به مثال ، تعریف به غایت و ... میباشد ) و اینطور نیست که تعریف همیشه مشکل ما را در اثبات حل کند که مثال برای آن بسیار است مثلا واجب عینی و کفائی را تعریف میکنند به آثار آنها که اگر واجبی با انجام یک نفر از مکلفین دیگر ساقط است " الواجب العيني: هو ما تعلّق فيه الأمر بكلّ مكلّف و لا يسقط عنه بفعل الغير، كالفرائض اليومية.
الواجب الكفائي: هو ما تعلّق فيه الأمر بعامّة المكلّفين لكن على نحو لو قام به بعضهم سقط عن الآخرين كتجهيز الميت و الصلاة عليه " الموجز فی اصول الفقه ص53
خوب وقتی ما دلیل " بر مرده نماز میت بخوانید " را میبینیم از کجا بدانیم به چه تعلق گرفته ؟ این تعریف هم ثبوتی میشود و مشکل اثبات را حل نمیکند . بله با قرائن دیگر میشود دانست که چگونه تعلق گرفته لکن در تعریفی که ما ارائه کردیم از امر ارشادی هم با قرائنی میشود دانست که مکلف را بعث میکند یا نه لذا راه اثباتی به این معنا در تعریف ما هم هست ! حتی این اشکال میشود به نحوی به تعاریف شما هم وارد شود چون از خود امر " نماز بخوانید " یا " اطاعت از من کنید " که نمیشود فهمید ارشادی است یا مولوی بلکه با قرائنی مثل اینکه عقل حکم قطعی دارد یا نه ( در تعریف دوم ) و یا اصلا قابل امتثال بوده و امتثال جدایی دارند یا نه ( در تعریف اول) فهمیده میشود خوب با قرائن میشود فهمید که این امر متعلقش مصلحت دارد یا نه و میشود فهمید این اخبار است حقیقة یا نه . بله در تعاریف شما قرائن راحت تر فهمیده میشوند ولی صرف راحت تر فهمیده شدن که موجب نمیشود گفت از خود تعریف میشود تشخیص داد موارد را اثباتا .
به هر حال اینگونه تعاریف بسیارند و ما ندیدیم کسی تعریف ثبوتی را به آن معنا صحیح نداند یا بی فائده بداند . جایی هم ندیدیم که شرط تعریف این باشد که در اثبات بشود با آن معرف را تشخیص داد ، بلکه برای تشخیص ،ملاکهایی ارائه میشود که ما هم چند ملاک را ذکر نمودیم هر چند هیچیک را به تنهایی تام ندانستیم .

2. من هم با تعاریفی که شما نمودید کم و بیش آشنا بودم اما آن تعاریف تام نیستند . برخی امر ارشادی را مشترک لفظی بین چند معنا میدانند ( البته این را پیگیری نکردم تا مستند باشد بلکه از مباحثه شفاهی با یکی از اساتید خوب مدرسه به دست آوردم که تا سه معنا برای آن مطرح شد ) که برخی از آن معانی از تعاریف شما گرفته شده بود اما به نظرم تعریفی که همه موارد را شامل شود همان بود که ذکر شد .
مثلا تعریف دوم شما فقط چیزهایی را که عقل درک میکند را شامل میشود پس نهی ارشادی در معاملات که شارع حکم به بطلان کرده و عقل درک نمیکند را شامل نمیشود مثل نهی از بیع چیزی که مالیت ندارد (یک دانه گندم) که آن را ارشادی میدانند یعنی ارشاد به فساد معامله نه اینکه تکلیفا هم کار حرامی کرده باشد ، همین طور تعریف اول چون اگر امتثال را در اوامر وضعی هم جاری بدانیم در اینجا نفروختن میشود امتثال این نهی وضعی ( البته اگر امتثال را فقط در تکالیف بدانیم این مورد تخصصا از تعریف شما خارج میشود که باز هم تعریف شما جامع نیست اما طبق تعریف ما ارشاد و اخبار به فساد است ) .

3. اما اینکه فرمودید میشود موضوعی هم امر ارشادی داشته باشد هم مولوی و اینکه تعارض میکنند یا نه و اینکه طبق تعریف ما برائت از تکلیف جاری میشود :
اولا در یک موضوع میشود هر دو امر باشند مثلا حکم عقل به حسن احتیاط که ارشادی است ( این نکته هم در بیانات شما بود که عقل هم حکم مولوی دارد اما متاخرین از بزرگان همه اوامر عقل را ارشادی میدانند که نیاز به بحثی جدا دارد ولی به طور خلاصه عقل مولویتی ندارد که امر مولوی کند و فقط مولی میتواند اعمال مولویت کند حتی مخبر از مولی هم نمیتواند ) و شارع هم امر به آن میکند ( خصوصا مثل اخباری ها که احتیاط را واجب تعبدی شرعی و مولوی میدانند نه مثل شیخ که آنها را ارشاد به حکم عقل میداند ) .
ثانیا اگر هم تعارض را بپذیریم همان اصل که مولوی بودن است مرجح میشود و نوبت به اصل عملی نمیرسد .

4. مراد از اصل همان اصل عقلائی است یعنی ظاهر حال این است . توضیح اینکه وقتی مولی تکلم میکند و در کلامش هم امر هست نه اخبار و مثل آن و مخاطب او هم عبد است ، با این شرائط ظاهر حال او این است که در حال اعمال مولویت است و اگر خلاف این باشد دلیل میخواهد و اگر عبد اطاعت نکند به این بهانه که من نمیدانستم امر شما مولوی است ، عقلاء او را مذمت میکنند و میگویند ارشادی بودن را وقتی احراز کردی میتوانی حمل بر آن کنی البته با توجه به شرائط مذکور یعنی مقام مولی و مخاطب بودن عبد و ... .
پاسخ
 سپاس شده توسط مهدی قنبریان


پیام‌های این موضوع
RE: امر مولوی و امر ارشادی - توسط حسین - 28-دي-1391, 21:46
RE: امر مولوی و امر ارشادی - توسط sj.jamali - 28-بهمن-1391, 13:45
RE: امر مولوی و امر ارشادی - توسط yaali - 10-تير-1398, 14:03
RE: امر مولوی و امر ارشادی - توسط فقیه - 17-اسفند-1391, 11:20
RE: امر مولوی و امر ارشادی - توسط فقیه - 23-اسفند-1391, 23:45

موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  آیا در امر ارشادی حمل به استحباب ممکن است؟ اشکذری 7 16,628 8-بهمن-1397, 01:11
آخرین ارسال: حسین بن علی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان