امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
«تقریر» درس خارج اصول آیت الله هاشمی شاهرودی سال تحصیلی 96-1395
#11
95/10/26
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مطلق و مقید/مقدمات حکمت /مقدمه دوم
خلاصه مباحث گذشته:
در جلسه گذشته بیان شد که صاحب کفایه سه مقدمه ذکر کردند که مقدمه اول بودن متکلم در مقام بیان بود و ایشان فرمود اصل این است که متکلم در مقام بیان است اما شهید صدر فرمود این اصل همان ظاهر حال متکلم که کاشف از اراده بیان تمام مراد است می‌باشد و مقدمه دوم در کلام صاحب کفایه عدم ذکر قرینه بر تقیید بود و ذیل این مقدمه بیان شد که سه احتمال در مورد قرینه متصل محتمل است که احتمال اول و دوم بیان شد
احتمال سوم: علاوه بر اینکه احتمال اول و دوم قید متصل و رافع مقتضی اطلاق می‌باشند بیانی که اگر مطلق نبود فی نفسه بیان محسوب می‌شد نیز بیان باشد و رافع مقتضی اطلاق باشد که در واقع مراد اینجا این است که اگر یک مطلق متصل به مطلق آخر ذکر شود از آنجا که این دو مطلق به نحو دلالت سکوتی شامل مورد اجتماع می‌شوند فی نفسه مقتضی شمول نسبت به مورد اجتماع را دارند یعنی اگر مزاحم وجود نداشت هر کدام شامل مورد اجتماع بود اما حال که مزاحم ذکر شده مطلق شامل مورد اجتماع نیست اما نه از باب تزاحم بلکه از جهت عدم وجود مقتضی اطلاق زیرا فرض این است که حتی دلالت سکوتی نیز بیان محسوب شده و مانع جریان مقدمات حکمت می باشد
مرحوم شهید صدر می‌فرماید مراد از اطلاق ملازمه بین ظاهر حال متکلم(وفاء کلام به تمام مراد) و اراده اطلاق است و به نظر می‌رسد ذکر قید به صورت سوم نمی‌تواند این ملازمه را رفع کند زیرا از نظر عرف بیان سکوتی و بیانی که اگر مزاحم وجود نداشت بیان به شمار می‌آمد بیانی نیست که بتواند ظاهر حال متکلم را مرتفع کند پس عدم شمول مطلق نسبت به مورد اجتماع از باب تزاحم است نه اینکه مقتضی اطلاق وجود ندارد
در مورد احتمال دوم ممکن است گفته شود ذکر قید در غالب عامی که لفظا شامل یک حصه از مطلق است هر چند اخص نیست مانع اطلاق است زیرا ظاهر حال متکلم این است که بیان او وافی به تمام غرض او می‌باشد و اطلاق یعنی همین وافی بودن ملازمه دارد با مطلق چون قیدی ذکر نکرده است اما متکلم عرفا می‌تواند بگوید من سکوت از قید نکردم یعنی ذکر عام به صورتی که اخص از مطلق نیست و رابطه آنها عموم من وجه است از نظر عرف ذکر قید به حساب می‌آید و هر چند ظاهر حال این است که کلام او وافی به تمام غرض اوست اما چون سکوت از قید نکرده است پس ملازمه وجود ندارد بین این ظاهر حال و مطلق لذا لازم است که شرط کنیم برای جریان مقدمات حکمت باید قید حتی ضمن عام ذکر نشود
اما ممکن است به این بیان اشکال کرد که ظاهر حال متکلم این است که حکم را مطابق با آنچه که در عالم ثبوت وجود دارد بیان می‌کند و از آنجا که اگر واقعا حکم مقید باشد در عالم ثبوت به نحو دو قضیه کلی که رابطه آنها عموم من وجه باشد جعل نمی‌شود بلکه به نحو یک قضیه مقید جعل شده است پس عام نمی تواند عرفا ذکر قید به شمار آید و لذا متکلم اگر واقعا مقید را اراده کرده است نمی‌تواند به همین ذکر عام به نحو عموم من وجه اکتفاء کند
در مورد احتمال اول مرحوم شهید صدر می‌فرماید قطعا ذکر قید به صورت اول رافع اطلاق است زیرا مراد از اطلاق این است که ملازمه وجود دارد بین اراده اطلاق و ظاهر حال متکلم یعنی سکوت متکلم از قید کاشف از اراده اطلاق است و در مواردی که متکلم اراده مقید کرده و به صورت اول نصب قرینه کرده تمام مراد خود را که مقید بوده بیان کرده است و اصلا متکلم اراده اطلاق نکرده است که گفته شود ظاهر حال او ملازمه دارد با اراده اطلاق پس در موارد ذکر قید به نحو اول اصلا اراده اطلاق وجود ندارد لذا ملازمه بین ظاهر حال متکلم و مطلق وجود ندارد[1]
شرطیت عدم ذکر قید منفصل
بحث دوم که ذیل مقدمه دوم مطرح شده است اختلاف بین مرحوم نائینی و مرحوم صاحب کفایه است که مرحوم صاحب کفایه ذکر قید به نحو متصل را مانع جریان مقدمات حکمت می‌داند لذا اگر قیدی به صورت منفصل ذکر شد از نظر آخوند فقط رافع حجیت مطلق است و هادم اصل مطلق نیست زیرا ظهور از آنچه که شکل گرفته است منقلب نمی‌شود اما مرحوم نائینی قید منفصل را هم رافع مقتضی اطلاق می‌داند بخلاف عام که اگر قید منفصل ذکر شد رافع اصل عام نیست و فقط مقدم حجیت عام می‌شود ممکن است این نحو برداشت مرحوم نائینی ناشی از این باشد که ایشان فرموده دلالت عام بر عموم وضعی است لذا قید منفصل نمی‌تواند بر دلالت وضعی مقدم شده و دلالت وضعی را هدم کند بخلاف دلالت مطلق بر اطلاق که سکوتی است و قید منفصل می‌تواند هادم دلالت سکوتی باشد زیرا این دلالت که وضعی نیست اما صحیح این است که دلالت سکوتی نیز مانند وضعی ظهور است و اگر ظهور منعقد شد دیگر منقلب نمی‌شود لذا شهید صدر فرموده در مورد کلام مرحوم نائینی دو فرضیه قابل تصور است که ایشان باید یکی از این دو فرضیه را انتخاب کند و هر کدام دارای محاذیری است که قابل التزام نیست

[1] (بحوث ج3ص420).
پاسخ


پیام‌های این موضوع
RE: درس خارج اصول آیت الله هاشمی شاهرودی سال تحصیلی 96-1395 - توسط احمدرضا - 26-دي-1395, 23:14

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان