28-بهمن-1395, 22:26
موارد جواز تشریح
هرگاه حفظ حیات مسلمان به تشریح بدن میت مسلمان دیگر بستگی داشته باشد.
مورد دوم:
هرگاه دست یابی به هدفی که از احترام میت مسلمان مهم تراست و به تشریح وقطعه قطعه ساختن بدن میت مسلمان منوط باشد، بدون اشکال تشریح جایز است. دلیل جواز،مقتضای قاعده تزاحم است که مورد عمل عقلا بوده و شارع از آن منعی نکرده است، بلکه حتی مورد تایید قرار گرفته است، چنان که از حضرت امیر المؤمنین(ع) روایت شده که برای اثبات نسب وارث فرمان داد قبر میت نبش شده و یک استخوان از استخوان های میت برداشته شود.
مورد سوم:
هرگاه تشریح یا شکستن اعضای میت به گونه ای باشدکه مصلحت آن به خود میت بازگردد، نظیر آن که به خاطر سببی همچون وقوع زلزله یا امثال آن بدن مسلمان میان اشیا به گونه ای مانده باشد که بیرون آوردن آن بدون قطعه کردن یا شکستن یا راه های مشابه دیگرممکن نباشد.
مورد چهارم:
مورد پنجم:
هرگاه درمورد میتی شک کنیم که آیا بدن مسلمان است یا بدن کافر حربی یا کافرذمی، برخی از فقها تشریح چنین جسدی را حتی اگر در بلاد اسلامی یافت شود، جایز دانسته اند.
مورد ششم:
مورد هفتم:
مواردی به شرح ذیل از حرمت تشریح استثنا شده است:
مورد اول:هرگاه حفظ حیات مسلمان به تشریح بدن میت مسلمان دیگر بستگی داشته باشد.
مورد دوم:
هرگاه دست یابی به هدفی که از احترام میت مسلمان مهم تراست و به تشریح وقطعه قطعه ساختن بدن میت مسلمان منوط باشد، بدون اشکال تشریح جایز است. دلیل جواز،مقتضای قاعده تزاحم است که مورد عمل عقلا بوده و شارع از آن منعی نکرده است، بلکه حتی مورد تایید قرار گرفته است، چنان که از حضرت امیر المؤمنین(ع) روایت شده که برای اثبات نسب وارث فرمان داد قبر میت نبش شده و یک استخوان از استخوان های میت برداشته شود.
مورد سوم:
هرگاه تشریح یا شکستن اعضای میت به گونه ای باشدکه مصلحت آن به خود میت بازگردد، نظیر آن که به خاطر سببی همچون وقوع زلزله یا امثال آن بدن مسلمان میان اشیا به گونه ای مانده باشد که بیرون آوردن آن بدون قطعه کردن یا شکستن یا راه های مشابه دیگرممکن نباشد.
مورد چهارم:
هرگاه مسلمانی وصیت کند که پس از مرگش جسد اورا تشریح کنند و برای نجات بیماران نیازمند، به آنها پیوند زنند، آیا چنین وصیتی نافذ و قابل اجراست یا خیر؟
می توان مدعی جواز بود و وصیت میت را نافذ دانستمورد پنجم:
هرگاه درمورد میتی شک کنیم که آیا بدن مسلمان است یا بدن کافر حربی یا کافرذمی، برخی از فقها تشریح چنین جسدی را حتی اگر در بلاد اسلامی یافت شود، جایز دانسته اند.
مورد ششم:
هرگاه جنین در شکم مادر بمیرد و «به خاطر اسلام والدین» محکوم به اسلام باشدآیا درحکم مسلمان مرده است تا بگوییم بسان آن میت مسلمان، تشریح یا بریدن اعضای آن جنین حرام است؟
در پاسخ باید بگوییم: هرگاه جنین پس از دمیدن روح مرده باشد بسان مسلمان میت است وروایت (ان حرمته میتا کحرمته و هوحی) او را دربرمی گیرد، زیرا وقتی روح در جنین دمیده می شود حرمت پیدا می کند به گونه ای که وارد کردن نقص یا ضرر براو حرام است.مورد هفتم:
اگر کسی مال دیگری را فرو دهد در صورتی که آن مال با بلعیدن تلف شده باشدمشکلی وجود ندارد. اما اگر عین آن مال در شکم آن شخص مانده و او بمیرد، آیا جایز است شکم او را پاره کنند تا آن مال خارج شود یا آن که چنین کاری روا نیست و درصورت امکان می بایست بدل آن مال به صاحبش پرداخت شود؟
از شیخ طوسی حکایت شده که درکتاب خلاف آورده است:
ما دراین مورد نصی نداریم. بهتر است شکم این شخص پاره نشود، به خاطر روایت (حرمة المسلم میتا کحرمته حیا) و همان گونه که شکم انسان زنده به خاطر درآوردن مال دیگری پاره نمی شود، طبق این روایت شکم مرده نیز دریده نمی گردد.