امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
فساد ضد خاص با انکار بحث ضد
#3
با سلام
بنا بر نظر مشهور که قدرت شرط در تکلیف است، باید ببینیم نکته ی اخذآن در تکلیف چیست؟
شاید بتوان گفت نکته ی آن لغویت و قبیح بودن تکلیف عاجز است پس نکته ی مشروط کردن تکلیف قبح و لغویت است ولذا هر جا که تکلیف موجب لغویت شود می توان آن را مشروط کرد.
در بحث ما که امر به ازاله شده است، این امر به همان مناط که مشروط به قدرت است، مشروط به عدم اشتغال به واجب مساوی یا اهم است یعنی اطلاق ازل شامل موارد اشتغال به فعل دیگر(صلاة که ضد خاص ازاله است) در صورتی که مساوی یا اهم از ازاله باشد، نمی شود زیرا همان نکته ی لغویت وقبیح بودن پیش می آید بنابر این تمام تکالیف همان گونه که مشروط به قدرت هستند، مشروط به عدم اشتغال به واجب اهم یا مساوی هم می باشند.
حال در بحث ما که امر به ازاله شده است نمی توان به صورت مطلق گفت که مولا نسبت به ضد خاص آن حزازت دارد بلکه باید نظر به آن ضد خاص کرد که اگر اهم یا مساوی است در صورت اشتغال به آن ، اصلا امر به ازاله فعلی نمی شود زیرا مشروط به عدم اشتغال بود و اگر آن ضدخاص ملاکش نسبت به ازاله مرجوح باشد، اشتغال به آن ،موجب عدم فعلیت امر به ازاله نمی شود بلکه اشتغال به ازاله موجب عدم فعلیت آن ضد خاص می شودزیرا فرض اهم بودن ازاله است و لذا مقید لبی آن ضد خاص مصداق پیدا می کند در نتیجه آن ضد خاص فعلی نمی شود.
نتیجه:
این گونه نیست که همیشه امر به ازاله فعلی باشد تا این که بتوان استظهار حزازت ضد خاص کرد بلکه امکان دارد اشتغال به ضد خاص مانع فعلیت ازاله شود(ضد خاص اهم یا مساوی باشد) و بر فرض عدم مانعیت(ضد خاص اهم یا مساوی نباشد) هم استفاده ی حزازت نمی شود بلکه نهایتا اشتغال به آن موجب عدم فعلیت ضد خاص می شود.
پاسخ


پیام‌های این موضوع
RE: فساد ضد خاص با انکار بحث ضد - توسط خط شکن - 21-بهمن-1392, 13:18

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان