28-اسفند-1396, 12:04
مهم این است که وجود پراکندگی روایات رادعه، کاشف از این است که ردعی کلی از جانب معصومین علیهم السلام وجود ندارد. به عبارتی دیگر، این پراکندگی کاشف از این نکته است که اصلا چنین سیرهای مبغوض شارع نیست. این که این پراکندگی بعدا رفع شود، چیزی که برایمان کشف شده را که از بین نمیبرد.
«انسجام و عدم پراکندگی» علت منطقی ثبوت ردع نیست که بگویید حال که پراکندگی از بین رفته، معلولش که ردع باشد حاصل میگردد.
جهت کشف ردع لازم است خود معصومین علیهم السلام با چنین انسجامی ابراز ردع کنند. این که شخص دیگری بیاید این انسجام را محقق کند، دیگر این انسجام قرینیتی برای رسیدن به مراد شارع ندارد، چرا که چنین قرینهای نه در زمان صدور ردع وجود داشته، و نه از جانب معصومین علیهم السلام بدان تکیه شده.
به طور کلی، درست است که قرائن میتوانند مراد را روشن سازند، اما به شرطی که این قرائن در زمان صدور دلیل وجود داشته باشند و بتوان به کمک آنها استظهار کرد.
برای نمونه:
فرض کنید کلمهای در زمان تشریع معنایی داشته و در دلیلی به کار رفته باشد. پس از گذشت صد سال در معنای آن کلمه انصرافی رخ دهد. طبعا نمیتوان با تمسک به انصرافی که عارض شده، مراد از دلیل را ضیق برداشت کرد! آیا شما اینجا نیز این احتمال را مطرح میکنید که شاید متکلم که میدانسته بعدا چنین انصرافی به وجود میآید، از باب تدریج در احکام خواسته بعدا حکم خاص شود؟!
«انسجام و عدم پراکندگی» علت منطقی ثبوت ردع نیست که بگویید حال که پراکندگی از بین رفته، معلولش که ردع باشد حاصل میگردد.
جهت کشف ردع لازم است خود معصومین علیهم السلام با چنین انسجامی ابراز ردع کنند. این که شخص دیگری بیاید این انسجام را محقق کند، دیگر این انسجام قرینیتی برای رسیدن به مراد شارع ندارد، چرا که چنین قرینهای نه در زمان صدور ردع وجود داشته، و نه از جانب معصومین علیهم السلام بدان تکیه شده.
به طور کلی، درست است که قرائن میتوانند مراد را روشن سازند، اما به شرطی که این قرائن در زمان صدور دلیل وجود داشته باشند و بتوان به کمک آنها استظهار کرد.
برای نمونه:
فرض کنید کلمهای در زمان تشریع معنایی داشته و در دلیلی به کار رفته باشد. پس از گذشت صد سال در معنای آن کلمه انصرافی رخ دهد. طبعا نمیتوان با تمسک به انصرافی که عارض شده، مراد از دلیل را ضیق برداشت کرد! آیا شما اینجا نیز این احتمال را مطرح میکنید که شاید متکلم که میدانسته بعدا چنین انصرافی به وجود میآید، از باب تدریج در احکام خواسته بعدا حکم خاص شود؟!