10-فروردين-1397, 02:55
منظور این است که حجیت فعل معصوم مثل حجیت قول معصوم است (به آن معنایی که اختصاص به معصوم دارد). قول شخص الف و ب برای ما حجت نیست، اما قول معصوم حجت است. بدین معنا که اگر معصوم چیزی بگوید، عمل مطابق با آن قول بر عهدهی ماست، اما اگر دیگران بگویند، خیر. اگر زید بگوید نماز واجب است، قولش هیچ اعتباری ندارد، اما اگر معصوم بگوید، حجت است. همچنین است فعل معصوم. یعنی کاری که معصوم انجام میدهد قطعا جائز و مشروع است، اما فعلی که دیگران انجام میدهند هیچ دلیلی بر جواز و مشروعیت نمیباشد.
حال، اگر مثلا دیدیم که شخصی با مهر نماز میخواند، یا برایمان اطمینان حاصل میشود که او شیعه است، یا خیر. اگر اطمینان حاصل شود، از باب حجیت اطمینان میتوان حکم به شیعه بودن وی نمود، اما اگر اطمینان حاصل نشود، نمیتوان به صرف این که «ظاهر فعل آن شخص این است که شیعه است» حکم به شیعه بودن وی نمود. چنین ظهوری همان طور که آقای عطارمنش فرمودند، چه دلیلی بر حجیتش است؟ آیا کبریات اثبات حجیت ظهور، شامل چنین معنایی از «ظهور» نیز هستند؟
حال، اگر مثلا دیدیم که شخصی با مهر نماز میخواند، یا برایمان اطمینان حاصل میشود که او شیعه است، یا خیر. اگر اطمینان حاصل شود، از باب حجیت اطمینان میتوان حکم به شیعه بودن وی نمود، اما اگر اطمینان حاصل نشود، نمیتوان به صرف این که «ظاهر فعل آن شخص این است که شیعه است» حکم به شیعه بودن وی نمود. چنین ظهوری همان طور که آقای عطارمنش فرمودند، چه دلیلی بر حجیتش است؟ آیا کبریات اثبات حجیت ظهور، شامل چنین معنایی از «ظهور» نیز هستند؟