10-فروردين-1397, 10:51
عجیب است که می فرمایید حجیت اختصاص به معصوم دارد در حالیکه مدرک حجیت ظهورات چیزی غیر از بنای عقلا نیست. دقت کنید که مقصود از حجیت آن چیزی نیست که در کتاب الحجّه کافی بیان شده، بلکه منظور صحت احتجاج و اعتماد نزد عقلا نسبت به مفاد ظهور است. پس اگر مثلا زید گفت: دیروز عمرو را دیدم؛ بعد معلوم شود که او را ندیده؛ظهور گفتار او حجت است. به این معنا که نمی تواند بگوید ظاهر را اراده نکردم، وعقلا هم بر او احتجاج کرده ومذمتش می کنند که چرا دروغ گفتی.
بله شما می توانید اشکال کبروی در کلیه ظهورات کنید و حجیت ظهور را _بر اساس برداشت ضیق از مبنای عقلا- مختص به حصول اطمینان بدانید؛ اما باز هم باعث اختصاص ظهورات به معصومین نمی شود.
بنابراین مثال اخیر شما هم مبتنی بر همین کبری است، یعنی اگر ظهور را عام بدانیم بله میشد حکم به تشیع کرد. همانطور که در افعال معصوم علیه السلام هم می شود. مانند بحثی که در ظهور روایات بیانیه وضو و تیمم و... می شود که می گویند چون امام علیه السلام در مقام تعلیم هستند تک تک افعالشان ظهور در وجوب دارد، پس اگر ابتدا به اعلی نمودند معلوم میشود واجبست. اما اگر مختص به اطمینان بدانیم در این موارد به مشکل بر می خوریم.
بله شما می توانید اشکال کبروی در کلیه ظهورات کنید و حجیت ظهور را _بر اساس برداشت ضیق از مبنای عقلا- مختص به حصول اطمینان بدانید؛ اما باز هم باعث اختصاص ظهورات به معصومین نمی شود.
بنابراین مثال اخیر شما هم مبتنی بر همین کبری است، یعنی اگر ظهور را عام بدانیم بله میشد حکم به تشیع کرد. همانطور که در افعال معصوم علیه السلام هم می شود. مانند بحثی که در ظهور روایات بیانیه وضو و تیمم و... می شود که می گویند چون امام علیه السلام در مقام تعلیم هستند تک تک افعالشان ظهور در وجوب دارد، پس اگر ابتدا به اعلی نمودند معلوم میشود واجبست. اما اگر مختص به اطمینان بدانیم در این موارد به مشکل بر می خوریم.