27-فروردين-1397, 07:03
انحلالی به دو قسم تقسیم می شود :انحلال ثبوتی و اثباتی .
انحلال اثباتی انحلال در دوالّ ( دلالت کننده ها ) می باشد بطور مثال شهادت شیخ طوسی به وثاقت مشایخ ابن ابی عمیر که می تواند منحل به تک تک مشایخ وی شود و یا شهادت به وثاقت مطلق که می تواند منحل به دو شهادت یکی در مذهب و یکی در صداقت شود ؛ این طرح بحث بود و لکن باید نکاتی را در مورد انحلال توجه داشت :
تفکیک قول به حجیت تعبدی شهادات و حجیت عقلائی آن : اگر شهادات را تعبدا حجت بدانیم ممکن است شارع موضوع حجیت شهادات را شهادت ثقه قرار داده باشد و برای الفاظ وی هم به نحو جزء الموضوع تأثیر قائل باشد که در نتیجه اگر با لفظ واحد شهادت داد به صحت مذهب و صداقت مثلا گفت فلانی ثقه طبیعتا چون لفظ واحد است شهادت نیز واحد بوده و انحلال تصویر نمی شود و در نتیجه اگر مثلا فساد مذهب آن شخص ثابت شد نمی توانیم به شهادت مذکور برای اثبات صداقتش تمسک کنیم ؛ و لکن اگر حجیت شهادات را عقلائی دانستیم باید بین جایی که منشأ واحد دارد و جایی که منشأ متعدد دارد تفکیک قایل شویم چون اگر منشأ واحد داشته باشد باز در نگاه عقلائ شهادت مذکور وحدانی بوده و منحل نمی شود بخلاف جایی که مناشء متعدد دارد مثلا اگر شهادت به وثاقت مشایخ ابن ابی عمیر را لحاظ کنیم و در برخی موارد نقض روشن را پیدا کردیم ممکن است این اشتباه شیخ طوسی را ناشی از منشئی بدانیم که با اشتباه در بقیه موارد واحد بوده و طریقیت شهادت به کلی زیر سئوال می رود و ممکن است ناشی از منشئی بدانیم که مختص به همین مورد نقض باشد وفلذا طریقیت شهادت در بقیه موارد زیر سئوال نرود .
انحلال اثباتی انحلال در دوالّ ( دلالت کننده ها ) می باشد بطور مثال شهادت شیخ طوسی به وثاقت مشایخ ابن ابی عمیر که می تواند منحل به تک تک مشایخ وی شود و یا شهادت به وثاقت مطلق که می تواند منحل به دو شهادت یکی در مذهب و یکی در صداقت شود ؛ این طرح بحث بود و لکن باید نکاتی را در مورد انحلال توجه داشت :
تفکیک قول به حجیت تعبدی شهادات و حجیت عقلائی آن : اگر شهادات را تعبدا حجت بدانیم ممکن است شارع موضوع حجیت شهادات را شهادت ثقه قرار داده باشد و برای الفاظ وی هم به نحو جزء الموضوع تأثیر قائل باشد که در نتیجه اگر با لفظ واحد شهادت داد به صحت مذهب و صداقت مثلا گفت فلانی ثقه طبیعتا چون لفظ واحد است شهادت نیز واحد بوده و انحلال تصویر نمی شود و در نتیجه اگر مثلا فساد مذهب آن شخص ثابت شد نمی توانیم به شهادت مذکور برای اثبات صداقتش تمسک کنیم ؛ و لکن اگر حجیت شهادات را عقلائی دانستیم باید بین جایی که منشأ واحد دارد و جایی که منشأ متعدد دارد تفکیک قایل شویم چون اگر منشأ واحد داشته باشد باز در نگاه عقلائ شهادت مذکور وحدانی بوده و منحل نمی شود بخلاف جایی که مناشء متعدد دارد مثلا اگر شهادت به وثاقت مشایخ ابن ابی عمیر را لحاظ کنیم و در برخی موارد نقض روشن را پیدا کردیم ممکن است این اشتباه شیخ طوسی را ناشی از منشئی بدانیم که با اشتباه در بقیه موارد واحد بوده و طریقیت شهادت به کلی زیر سئوال می رود و ممکن است ناشی از منشئی بدانیم که مختص به همین مورد نقض باشد وفلذا طریقیت شهادت در بقیه موارد زیر سئوال نرود .