2-ارديبهشت-1397, 10:54
آخوند : مقدمه واجب از جهت اطلاق و تقیید مانند ذی المقدمه است
صاحب فصول : مقدمه مقید به موصله بودن و تحقق خارجی در ایجاد ذی المقدمه است
اشکال آخوند: اگرمقدمه مقید به تحقق خارجی باشد پس بااتیان مقدمه امر ساقط نمیشود چون نه اطاعت رخ داده و نه عصیان و نه انعدام موضوع پس با اتیان مقدمه هم چنان امر به آن ساقط نشده در حالی که نمی توان این را پذیرفت پس میگوییم علّت سقوط تكليف، موافقت با آن هست زيرا عبد، آن را اتيان و سلّم را نصب نموده پس نتيجه مىگيريم كه: وجوب غيرى، مربوط به نصب سلّم و ذات مقدّمه هست، ترتّب و انجام ذى المقدّمه، مدخليّتى در وجوب غيرى آن نداشته است
صاحب فصول در جواب اشکال: راههاى سقوط تكليف، منحصر به سه طريق مذكور نيست بلكه راه چهارمى هم براى آن مطرح است كه: اگر در موردى، غرض از تكليف، تحقّق پيدا كرد امّا حصول غرض، ارتباطى به فعل مكلّف نداشت، آن تكليف ساقط مىشود.
و وقتى مقدّمه و نصب سلّم، تحقّق پيدا كرد- در زمانى كه ذى المقدّمه، حاصل نشده- چون هدف از واجب غيرى، محقّق شده، لذا وجوب غيرى مقدّمه، ساقط مىشود.
در جواب آخوند میگوید: طريق چهارم سقوط تكليف مورد قبول ما هست امّا فائدهاى براى محلّ بحث ما ندارد و بعد وارد تفصیلات در فرق مانحن فیه و طریق چهارم می شود .
استاد حسینی نسب فرمودند : مرحوم امام و تبریزی اصل راه چهارم سقوط تکلیف را به عنوان راه مستقل قبول ندارند چون در زمانی که اطاعت رخ میدهد به صورت قطعی متوجه این میشویم که غرض استیفا شد و در صورت عصیان هم میفهمیم که غرض محقق نشد اما این که بدون تحقق اطاعت و عصیان بخواهیم بفهمیم که غرض حاصل شده محل تامل است چون اثباتا مساله مشکل است
صاحب فصول : مقدمه مقید به موصله بودن و تحقق خارجی در ایجاد ذی المقدمه است
اشکال آخوند: اگرمقدمه مقید به تحقق خارجی باشد پس بااتیان مقدمه امر ساقط نمیشود چون نه اطاعت رخ داده و نه عصیان و نه انعدام موضوع پس با اتیان مقدمه هم چنان امر به آن ساقط نشده در حالی که نمی توان این را پذیرفت پس میگوییم علّت سقوط تكليف، موافقت با آن هست زيرا عبد، آن را اتيان و سلّم را نصب نموده پس نتيجه مىگيريم كه: وجوب غيرى، مربوط به نصب سلّم و ذات مقدّمه هست، ترتّب و انجام ذى المقدّمه، مدخليّتى در وجوب غيرى آن نداشته است
صاحب فصول در جواب اشکال: راههاى سقوط تكليف، منحصر به سه طريق مذكور نيست بلكه راه چهارمى هم براى آن مطرح است كه: اگر در موردى، غرض از تكليف، تحقّق پيدا كرد امّا حصول غرض، ارتباطى به فعل مكلّف نداشت، آن تكليف ساقط مىشود.
و وقتى مقدّمه و نصب سلّم، تحقّق پيدا كرد- در زمانى كه ذى المقدّمه، حاصل نشده- چون هدف از واجب غيرى، محقّق شده، لذا وجوب غيرى مقدّمه، ساقط مىشود.
در جواب آخوند میگوید: طريق چهارم سقوط تكليف مورد قبول ما هست امّا فائدهاى براى محلّ بحث ما ندارد و بعد وارد تفصیلات در فرق مانحن فیه و طریق چهارم می شود .
استاد حسینی نسب فرمودند : مرحوم امام و تبریزی اصل راه چهارم سقوط تکلیف را به عنوان راه مستقل قبول ندارند چون در زمانی که اطاعت رخ میدهد به صورت قطعی متوجه این میشویم که غرض استیفا شد و در صورت عصیان هم میفهمیم که غرض محقق نشد اما این که بدون تحقق اطاعت و عصیان بخواهیم بفهمیم که غرض حاصل شده محل تامل است چون اثباتا مساله مشکل است