امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سقط جنین
#1
اگر بقای جنینی که ولوج روح در او شده باشد منجر به قتل مادر یا ضرر جدی بر مادر باشد و امر دائر مدار بین سقط جنین باشد یا مرگ مادر در اینجا آیا مادر می تواند سقط جنین کند؟
طبق روایت وَ رَوَى جَعْفَرُ بْنُ بَشِيرٍ عَنْ مُعَلًّى أَبِي عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ غَشِيَتْهُ دَابَّةٌ فَأَرَادَتْ أَنْ تَطَأَهُ وَ خَشِيَ ذَلِكَ مِنْهَا فَزَجَرَ الدَّابَّةَ فَنَفَرَتْ بِصَاحِبِهَا فَصَرَعَتْهُ فَكَانَ جُرْحٌ أَوْ غَيْرُهُ فَقَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ ضَمَانٌ إِنَّمَا زَجَرَ عَنْ نَفْسِهِ وَ هِيَ الْجُبَارُ‌ (من لایحضره الفقیه، جلد ۴، صفحه ۱۰۳) که مضمونش این است که شخصی در معرض این است که توسط دابه ای لگد مال شود و برای دفاع از جان خود دابه را از خود دور می کند که منجر به زمین خوردن و فوت راکب دابه می شود که روایت می فرماید می تواند دابه را از خود دور کند و ضامن خون راکب هم نیست .حضرت استاد قائینی دام ظله می فرماید در این روایت تعلیل آمده است که « إِنَّمَا زَجَرَ عَنْ نَفْسِهِ » یعنی شخص می تواند از جان خود دفاع کند و اگردر این فرض قتلی هم اتفاق افتاد قصاص نمی شود و حتی خود شخص ضامن دیه هم نیست. در بحث جنین هم مادر می تواند زجر از نفس کند در نتیجه نه قصاص می شود و نه دیه ثابت است
پاسخ
 سپاس شده توسط حسین . ، مومن
#2
در این متنی از حدیث که نقل کردید، تصریحی به موت نشده و جرح او غیره آمده. آیا اطلاق این تعبیر نسبت به موت واضح است؟ اگر موت هم مد نظر بود آیا بیان نمی شد؟ شاید به اطلاق مقامی فهمیده شود که موت مد نظر نیست. یا حد اقل شمول نسبت به موت مشکوک است. بله در نقل دیگر حدیث موت هم آمده ولی باید دید بین این دو نقل کدام قابل احتجاج است. مضافا این که موضوع این حدیث این است که صرفا دابه را رانده و این منجر به آسیب راکب شده و اصلا شخص قصد آسیب به راکب را نداشته در حالی که در سقط جنین، مستقیما قتل جنین مقصود است
پاسخ
 سپاس شده توسط مومن ، حسین . ، سید محسن حائری
#3
اشکالات جناب آقای رفاهی فرد به نظر قوی است بنابر این اشکالات به این استدلال
اول: در روایت جرح آمده نه موت
ثانیا: در مورد روایت علم و یا قصد مستقیمآسیب نداشته بخلاف مساله سقط
بنابر این استدلال به عموم تعلیل با توجه به ما یصلح للقرینیه و تفاوت معتنا به موارد صحیح نیست
پاسخ
 سپاس شده توسط حسین .
#4
در روایت جرح او غیره امده که شامل موت هم می شود ولو شامل هم نشود ملاک همان تعلیل انما زجر عن نفسه است ثانیا قصد ملاک نیست در مساله هم قصد از جانی و هم از جنین صادر نمی شود پس قصد لازم نیست.
پاسخ
#5
اولا تعلیل در روایت، با انما آمده است. بنا بر این که انما دال بر حصر است، علت، حصر کار شخص در زجر از نفس است. گویی امام علیه السلام فرموده اند چون او صرفا دفاع کرده ضامن نیست. چه بسا وجه این حصر، همین باشد که شخص، قصد آسیب به غیر را نداشته، لذا کار او صرفا دفاع بوده و نمی خواسته کسی را مجروح کند. در حالی که در مساله ی سقط، کار مادر، صرفا دفاع از نفس نیست، بلکه قتل نفس دیگر هم هست. فرق است بین جایی که شخص صرفا دفاع می کند و از قضا، دفاعش منجر به کشته شدن کسی می شود با جایی که به انگیزه ی دفاع، کسی را می کشد.
ثانیا فرض کنید در شریعت، واقعا این گونه باشد که اگر کسی، دیگری را مجروح کرد، اگر از باب دفاع بوده دیه ندارد و اگر از باب دفاع نبوده دیه دارد اما اگر دیگری را کشت مطلقا دیه دارد. اگر شریعت ثبوتا این گونه باشد،حال اگر کسی از امام علیه السلام بپرسد من کسی را از باب دفاع مجروح کردم، آیا این تعبیر در جواب عرفی نیست که گفته شود "دیه نداری چون صرفا دفاع کرده ای"؟ یعنی علت ناظر به همین فرض مجروح کردن است. چون مجروح کردن،مقتضی ثبوت دیه است و در این مورد، دیه ثابت نمی شود. در مقامِ تعلیل، اشاره به مانعی می شود که در همین مورد، باعث نفی دیه می شود. خلاصه، اگر مورد روایت، شمول نسبت به قتل نداشته باشد اطلاق تعلیل نسبت به فرض قتل مشکل به نظر می رسد.
ثالثا، این که فرموده اید غیره شامل موت هم می شود، بله روشن است که معنای عبارت "غیر الجرح" شامل موت هم می شود، اما وقتی متکلمی در چنین مقامی تعبیر به جرح او غیره می کند می توان گفت که فهمیده می شود موت منظورش نبوده و الا جای جرح او غیره، موت او غیره می گفت. مقام، مقام ذکر فرد اشد است. حد اقل تردید جدی در شمول می شود.
رابعا آیا دلالت روایت بر جواز تکلیفی روشن است؟ یا صرفا ناظر به نفی ضمان است؟
پاسخ
#6
(25-دي-1397, 08:55)محمود رفاهی فرد نوشته: اولا تعلیل در روایت، با انما آمده است. بنا بر این که انما دال بر حصر است، علت، حصر کار شخص در زجر از نفس است. گویی امام علیه السلام فرموده اند چون او صرفا دفاع کرده ضامن نیست. چه بسا وجه این حصر، همین باشد که شخص، قصد آسیب به غیر را نداشته، لذا کار او صرفا دفاع بوده و نمی خواسته کسی را مجروح کند. در حالی که در مساله ی سقط، کار مادر، صرفا دفاع از نفس نیست، بلکه قتل نفس دیگر هم هست. فرق است بین جایی که شخص صرفا دفاع می کند و از قضا، دفاعش منجر به کشته شدن کسی می شود با جایی که به انگیزه ی دفاع، کسی را می کشد.
ثانیا فرض کنید در شریعت، واقعا این گونه باشد که اگر کسی، دیگری را مجروح کرد، اگر از باب دفاع بوده دیه ندارد و اگر از باب دفاع نبوده دیه دارد اما اگر دیگری را کشت مطلقا دیه دارد. اگر شریعت ثبوتا این گونه باشد،حال اگر کسی از امام علیه السلام بپرسد من کسی را از باب دفاع مجروح کردم، آیا این تعبیر در جواب عرفی نیست که گفته شود "دیه نداری چون صرفا دفاع کرده ای"؟ یعنی علت ناظر به همین فرض مجروح کردن است. چون مجروح کردن،مقتضی ثبوت دیه است و در این مورد، دیه ثابت نمی شود. در مقامِ تعلیل، اشاره به مانعی می شود که در همین مورد، باعث نفی دیه می شود. خلاصه، اگر مورد روایت، شمول نسبت به قتل نداشته باشد اطلاق تعلیل نسبت به فرض قتل مشکل به نظر می رسد.
ثالثا، این که فرموده اید غیره شامل موت هم می شود، بله روشن است که معنای عبارت "غیر الجرح" شامل موت هم می شود، اما وقتی متکلمی در چنین مقامی تعبیر به جرح او غیره می کند می توان گفت که فهمیده می شود موت منظورش نبوده و الا جای جرح او غیره، موت او غیره می گفت. مقام، مقام ذکر فرد اشد است. حد اقل تردید جدی در شمول می شود.
رابعا آیا دلالت روایت بر جواز تکلیفی روشن است؟ یا صرفا ناظر به نفی ضمان است؟
پاسخ
#7
سلام روایاتی داریم که دفاع از نفس جایز است و این مسأله اجماعی است ارجع الجواهر جلد 42 صفحه 191قلت: لا إشكال و لا خلاف في عدم القصاص بقتل مثل هؤلاء الذي أشار إليه المصنف و غيره بقوله و مثله من هلك بسراية القصاص أو الحد و قد سمعت النصوص الواردة فيها و في المقتول دفاعا، بل و ساب النبي (صلى الله عليه و آله) الذي قد ورد إهدار دمه لكل من سمعه بل و الأئمة (عليهم السلام)
پاسخ
#8
سلام علیکم و الرحمه
بحث در استدلال استاد معظم به آن حدیث بود.
پاسخ
#9
ضمان دائر مدار قصد نیست.در مورد روایت باز هم با استاد مذاکره کردم فرمودند مراد از غیره در جرح او غیره شامل موت و شکستگی عضو و ...میشود ودلیلی ندارد بگوئیم غیره شامل موت نمیشود
پاسخ
#10
(25-دي-1397, 19:24)مهدی خسروبیگی نوشته: سلام روایاتی داریم که دفاع از نفس جایز است و این مسأله اجماعی است ارجع الجواهر جلد 42 صفحه 191قلت: لا إشكال و لا خلاف في عدم القصاص بقتل مثل هؤلاء الذي أشار إليه المصنف و غيره بقوله و مثله من هلك بسراية القصاص أو الحد و قد سمعت النصوص  الواردة فيها و في المقتول دفاعا، بل و ساب النبي (صلى الله عليه و آله) الذي قد ورد إهدار دمه لكل من سمعه بل و الأئمة (عليهم السلام)

گذشته از اشکالات آقای رفاهی که وجیه هستند و تک تک باید پاسخ داده شوند، این عبارتی که نقل فرمودید ارتباطی به جواز تکلیفی ندارد، صرفا اشاره به عدم قصاص دارد. بله از آنجایی که فرض مسئله جایی است که شخص هیچ گونه تعمدی در اضرار نداشته، طبعا حرمت متوجهش نیست، اما آیا جایی که شخص تعمدا و اختیارا قصد قتل دارد، اجماعی بر جواز فعل در شرایط خاص در موردش وجود دارد؟

و صد البته که اگر اجماعی هم باشد و روایات صحیح و صریحی هم داشته باشیم، ارتباطی به استدلال به روایتی که در ابتدا مطرح شد ندارد.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  اسقاط جنین نامشروع مهدی خسروبیگی 0 1,571 3-ارديبهشت-1398, 21:09
آخرین ارسال: مهدی خسروبیگی

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان