17-بهمن-1397, 18:08
(آخرین تغییر در ارسال: 17-بهمن-1397, 18:09 توسط محمود رفاهی فرد.)
گذشته از ابهامی که در اصل خطاب تشریعی وجود دارد (از این جهت که آیا با نفس خطاب، تشریع می شود یا سابقا تقنین صورت گرفته و تمام خطابات، حتی خطابات قرآنی، تبلیغی و به تبع تقنینات سابقه است) چرا به طور کلی در خطابات تشریعی جمع بین حکم الزامی و غیر الزامی را نفی می کنید؟ خطابات تشریعی را میتوان دو گونه دانست. برخی ابتدائی و برخی مترتب بر احکام تشریعی سابق. مثل این که شارع پس از تشریع صلاه الزامی و ندبی، تشریع کند که هر صلاتی که به آن امر شد، اگر فوت شد قضا شود. چه اشکالی وجود دارد که چنین تشریعی هم ناظر به حکم الزامی و هم ناظر به حکم ندبی باشد؟
به فرض که جمع بین الزام و غیر الزام در تشریع ابندایی ممتنع باشد در چنین تشریعاتی ممتنع به نظر نمی رسد.
البته در محل بحث یعنی روایت ما لا یدرک.... به نظر می رسد که اصلا جای این بحث ها و تناقض صدر و ذیل و .... نیست و روایت بیان همان امر عقلائی مرتکز و معهود است که عذر در عدم دستیابی به کل مطلوب، عذر در دستیابی به جزء آن نمی شود.
به فرض که جمع بین الزام و غیر الزام در تشریع ابندایی ممتنع باشد در چنین تشریعاتی ممتنع به نظر نمی رسد.
البته در محل بحث یعنی روایت ما لا یدرک.... به نظر می رسد که اصلا جای این بحث ها و تناقض صدر و ذیل و .... نیست و روایت بیان همان امر عقلائی مرتکز و معهود است که عذر در عدم دستیابی به کل مطلوب، عذر در دستیابی به جزء آن نمی شود.