11-اسفند-1397, 11:33
آن ابداعی که در اعتباریات طرح شد در انتزاعیات وجود ندارد. می توان گفت که مثلا چیزی به نام قانون اختراع و ابداع بشر است اما نمی توان گفت اتصال و انفصال و فوقیت ابداع بشر است. در اتصال و انفصال، این واقعیت فارغ از ابداعات بشر وجود داشته که دو شیء، گاهی بینشان فاصله ای نیست و گاهی بینشان فاصله است. ذهن ما این تفاوت را درک کرده و به جهت اغراضی که داشته ایم، برای هر یک از این دو وضعیت، دو نام گذاشته ایم. نه این که این دو وضعیت را ابداع کنیم. بله تفکیک این دو وضعیت، کار ذهن بود. مثال دیگر، منصب های خانوادگی است. می شد برای تمام نسبت های خانوادگی از اسم عام "فامیل" استفاده کنیم، اما به جهت اغراضی که داشتیم، برای برخی نسبت ها اسم خاص گذاشتیم و مثلا عمو و عمه و ... را تفکیک کردیم. این کاملا متفاوت از این است که مثلا در یک شرکت، منصب های متفاوت را ابداع کنیم.
فرق است که ما مثلا با تغییرات ژنتیکی، یک حیوان و گونه ی جدید ابداع کنیم با این که مثلا دسته ای از حیوانات را با توجه به تفاوت های واقعی ای که دارند به گونه های متفاوت تقسیم و نامگذاری کنیم.
فرق است که ما مثلا با تغییرات ژنتیکی، یک حیوان و گونه ی جدید ابداع کنیم با این که مثلا دسته ای از حیوانات را با توجه به تفاوت های واقعی ای که دارند به گونه های متفاوت تقسیم و نامگذاری کنیم.