4-ارديبهشت-1398, 15:22
(آخرین تغییر در ارسال: 4-ارديبهشت-1398, 15:26 توسط مسعود عطار منش.)
در تایید فرمایش اقای حائری باید عرض کنم :
تا آنجا که بنده با اصطلاح حیثیت تعلیلیه و تقییدیه آشنا هستم هر دو در حکم دخالت دارند یعنی اگر عنوان زوجیت نباشد چه حیثیت تعلیلی باشد چه تقییدی حکم ممتفی میشود بنابراین این بحث ربطی به تقییدی و تعلیلی بودن ندارد و به قول آقای حائری باید بحث مشتق را پیش کشید .
مثلا در مورد الماء «اذا تغیر لونه فهو نجس» می گویند اب موضوع است و تغیر حیثیت تعلیلی یعنی جزء الموضوع نیست و با رفتنش موضوع هنوز ثابت بوده می توان استصحاب کرد نه این که با رفتنش حکم هنوز باقیست بخلاف الماء المتغیر که جزء الموضوع بوده و با رفتنش موضوع باقی نیست و استصحاب ممکن نیست ؛ اگر چه این حرفهایی که عرض کردم غیر عرفی است ولی خلاصه اصطلاح حیثیت تعلیلیه و تقیدیه را قدری روشن می کند .
تا آنجا که بنده با اصطلاح حیثیت تعلیلیه و تقییدیه آشنا هستم هر دو در حکم دخالت دارند یعنی اگر عنوان زوجیت نباشد چه حیثیت تعلیلی باشد چه تقییدی حکم ممتفی میشود بنابراین این بحث ربطی به تقییدی و تعلیلی بودن ندارد و به قول آقای حائری باید بحث مشتق را پیش کشید .
مثلا در مورد الماء «اذا تغیر لونه فهو نجس» می گویند اب موضوع است و تغیر حیثیت تعلیلی یعنی جزء الموضوع نیست و با رفتنش موضوع هنوز ثابت بوده می توان استصحاب کرد نه این که با رفتنش حکم هنوز باقیست بخلاف الماء المتغیر که جزء الموضوع بوده و با رفتنش موضوع باقی نیست و استصحاب ممکن نیست ؛ اگر چه این حرفهایی که عرض کردم غیر عرفی است ولی خلاصه اصطلاح حیثیت تعلیلیه و تقیدیه را قدری روشن می کند .