6-آذر-1398, 13:45
بحث از اصول محرزه دارای ثمرات مهمی است که به دو اثر مهم آن اشاره می شود:
1. یک أثر آن، حکومت آن بر اصول غیر محرزه است بدین بیان که شک موجود در اصول غیر محرزه را بر می دارد، لذا اصول محرزه به نحو طبیعی بر غیر محرزه مقدم می شوند.
أما اگر ما یک اصلی را محرز ندانیم مثل استصحاب، در این صورت تقدیم بر اصول غیرمحرزه خیلی دشوار خواهد بود. البته ممکن است برخی راه های دیگر را پیشنهاد داده باشند ولی خیلی دشوار است، در حالی که در صورتی که آن را محرز بدانیم تقدم آن بر غیر محرزه به راحتی صورت می گیرد چرا که شک موجود در موضوع آن ها را بر می دارد.
2. اثر دیگر آن، جانشینی جای قطع موضوعی است و قطع موضوعی در فقه خیلی کاربرد دارد؛ مانند بحث شهادات؛ این که انسان بتواند با استصحاب شهادت بدهد یک بحث خیلی مهمی است؛ چرا که قاعده در اعمال شهادت این است که از روی حس باشد، حال اگر استصحاب را اصل محرز دانستیم، با جریان آن نیز می توان شهادت را قبول کرد. به عنوان مثال در دست زید در گذشته ملکی بوده، ما استصحاب می کنیم و بر اساس آن ملکیت زید را شهادت می دهیم.
این دو ثمره حدأقل دو ثمرهی روشن برای اصل محرز هستند.