ارسالها: 445
موضوعها: 211
تاریخ عضویت: بهمن 1397
اعتبار:
9
سپاس ها 54
سپاس شده 70 بار در 62 ارسال
یکی از ایراداتی که به نظریه ی حق الطاعه ی شهید صدر وارد است این است که ایشان درمفهوم حق اطاعت مولا استحقاق عقاب در صورت ترک طاعت را اشراب نموده است و حال آنکه ملازمه ای بین این دو نیست استحقاق عقاب یک مقوله ای است، وحق طاعت مولا مقوله ای دیگر نظیر این بحث هایی که امروزه وجود دارد که ما در حیطه ی عرف قوانینی داریم، آیا لازمه ی ذاتی این ها وجود مجازات نیز هست یا خیر؟ لازمه ی ذاتی این ها استحقاق مجازات نیز هست یا خیر؟ مثلا مجلس تقنین می کند به اینکه مدیران باید سروقت درمحل کار حضور یابند حال اگر مدیری سر وقت نیامد، استلزام با مجازات دارد؟ یا اینکه همانطور که قانون اساسی می گوید مسئلهی جرم انگاری و مجازات خودش تقنین جداگانه ای می خواهد؟ بحث شده است که خود استحقاق مجازات، مجعول است یعنی باید جعل شود که این جرم است و نمی توان هر مخالفت تکلیفی را جرم انگاشت؛ لذا در بحث های حقوقی بین تخلف از قانون و جرم فرق می گذارند. تخلف از قانون اعم از جرم است. اگر جرم انگاری شده باشد با جرم متحد می شود. عرض ما این است که عقل می گوید باید اطاعت مولا کنید ولی لازمه اش این نیست که اگر اطاعت نکردیم استحقاق عقاب داشته باشیم. از بطن اینکه من باید اطاعت مولا کنم در نمی آید که اگر اطاعت نشد استحقاق عقاب وجود دارد، بلکه خود استحقاق عقاب، موضوع جدید برای حکم عقلی است. که ما موضوع استحقاق عقاب را هتک مولا می دانیم.25/9/98
ارسالها: 10
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: اسفند 1396
اعتبار:
0
سپاس ها 2
سپاس شده 1 بار در 1 ارسال
9-بهمن-1398, 10:39
(آخرین تغییر در ارسال: 9-بهمن-1398, 10:55 توسط مَنْ راسُ مٰالِه الرّجاء.)
سلام بین استحقاق ملامت با استحقاق عقوبت میتوان فرق قایل شد،کارمندی که علی رغم الزامی بودن حضور به موقع در محل کار دیر به اداره میرود مستحق ملامت است و صرفا اگر برای تاخیر حضور سر کار جریمه ای چون کسر از حقوق یا اخراج منظور شده باشد مستحق عقوبت خواهد بود و این چیزی جز تفکیک بین دو مقوله تخلف از قانون و جرم نیست.ان قیل:مراد از احکام الزامی،همان جرم انگاریِ تخلف از قوانین مجعوله شارع است پس متخلف از احکام الزامی مجرم است و مستحق عقاب فیقال:در لسان آیات و روایات صرفا برای برخی از محرّمات،مجازات تعریف شده و برخی از علماء در تفکیک معاصی کبیره از صغیره همین بود و نبود وعیدها را ملاک قرار داده اند؛به عبارت دیگر برای همه تخلف ها جرم انگاری(به معنای داشتن وعید بر عقوبت)نشده است اللهم ان یقال خطابات مطلقه ای که به تقوا دعوت میکند و مطلق مخالفت با اوامر الزامی را ذیل عناوین معصیت یا فسق و فجور یا ظلم مورد سرزنش الهی قرار داده کاشف از این است که مطلق تخلف از اوامر الهی جرم است.ولکن الانصاف کثیری از آیات و روایات آمره به تقوا و ناهیه از معاصی لسان تقنینی جرم انگاری جزایی ندارند و با اقتران به ذکر نعمت ها و اوصاف جلال و جمال الهی،بندگان را متوجه عظمت مولا و بزرگی حق طاعت او میکنند و این بیان هم مبتلی به اشکال سابق در تفکیک بین تخلف و جرم هست.
ارسالها: 1,035
موضوعها: 431
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 502
سپاس شده 199 بار در 173 ارسال
دو مطلب قابل تامل است :
اولا آیا عقلاییا بین مولای جعلی و قراردادی مانند رییس اداره یا رییس جمهور و مولای حقیقی فرق می گذارند یا نه؟
ثانیا در قرآن کریم وعده عذاب به کافرین میدهد و بنابه برخی روایات کفر لااقل در کلام خدا اقسام مختلفی داشته که یکی از آن اقسام کفر در اطاعت است نه در اعتقاد.
شاید بهتر باشد مسیر بحث با پیگیری این دو مطلب پیش برود.
ارسالها: 9
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: فروردين 1399
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 0 بار در 0 ارسال
توجه داشته باشید که بحث شهید صدر در تاسیس اصل اولی است
اما اینکه روایات بگویند الجنه للمطیعین و ...
اولا در مقام اصل اولی نیست
ثانیا موید حرف استاد لاریجانی می شود چرا که اگر عقل ملازمه بین خلف اطاعت با عقاب میدید نیازی نبود در روایت به این اشاره شود و صدور این روایات از باب ارشادی می شد
در حالی که اصل مولویت خطابات است
ارسالها: 445
موضوعها: 211
تاریخ عضویت: بهمن 1397
اعتبار:
9
سپاس ها 54
سپاس شده 70 بار در 62 ارسال
اینکه اصل اولی در خطابات مولوی بودن است چه دلیلی دارد ؟