ارسالها: 445
موضوعها: 211
تاریخ عضویت: بهمن 1397
اعتبار:
9
سپاس ها 54
سپاس شده 70 بار در 62 ارسال
یکی از تقریب های حجیت عمومات و اطلاقات در مسائل مستحدثه تمسک به دلالت التزامی طایفه ای از روایات است که فرموده هر آنچه که امت به آن احتیاج داشته باشند درکتاب موجود است یکی از این روایات روایت عمرو بن قیس است أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنِ ابْنِ دُبَيْسٍ الْكُوفِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ قَيْسٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا عَمْرَو بْنَ قَيْسٍ أَ شَعَرْتَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْسَلَ رَسُولًا وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ كِتَاباً وَ أَنْزَلَ فِي الْكِتَابِ كُلَّ مَا يُحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ جَعَلَ لَهُ دَلِيلًا يَدُلُ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ حَدّاً وَ لِمَنْ جَاوَزَ الْحَدَّ حَدّاً قَالَ قُلْتُ أَرْسَلَ رَسُولًا وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ كِتَاباً وَ أَنْزَلَ فِي الْكِتَابِ كُلَّ مَا يُحْتَاجُ إِلَيْهِ وَ جَعَلَ عَلَيْهِ دَلِيلًا وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ حَدّاً قَالَ نَعَم(کافی اسلامیه ج7ص175)
حکم مسائل مستحدثه نیز از احتیاجات امت است و به صورت صریح بیان نشده لذا مندرج در عمومات و اطلاقات است.دلالت التزامی این طایفه ی از اخبار دال بر حجیت است.
اشکالی که به این تقریب وارد شده این است که ممکن است خود وجود امام دلیل باشدبر احتیاجات امت لذا در مسائل مستحدثه باید به امام معصوم رجوع کرد واحتیاج خود را برطرف نمود
ارسالها: 445
موضوعها: 211
تاریخ عضویت: بهمن 1397
اعتبار:
9
سپاس ها 54
سپاس شده 70 بار در 62 ارسال
نگفتیم باید به معصوم رجوع کرد گفتیم امکان داره مراد این باشه .روایت فرموده هرآنجه که محتاج آن هستید در کتاب هست ولی بلافاصله فرموده خداوند دلیلی بر آن قرار داده تا برآن دلالت کند احتمال اینکه این دلیل امام معصوم باشد هست و اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال
ارسالها: 9
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: اسفند 1398
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 1 بار در 1 ارسال
همه چیز در کتاب هست
ولی به جز معصوم دیگران هم میتوانند استفاده کنند احکام مسایل مستحدثه را از قرآن ؟
یک سری مسایل بدیهی است که میتوان از عمومات و اطلاقات حکمش را استفاده کرد ولی موارد مشکوک چه میشود خصوصا در جایی که تعارض رخ بدهد بین دو آیه
یا آیه و روایت یا آیه و عقل و ...
ارسالها: 9
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: اسفند 1398
اعتبار:
0
سپاس ها 0
سپاس شده 1 بار در 1 ارسال
اگر تنها راه اینکه همه مسایل در قرآن باشد، این باشد که عمومات و اطلاقات شمولیت داشته باشند در این صورت تلارم بین شمولیت قرآن و حجیت عموماتش (نسبت به مسایل مستحدثه) برقرار است.
لکن تنها راه این که همه مسایل در قرآن باشد این نیست که اطلاقات قرآن شمولیت داشته باشند،
پس تلازم مذکور وجود ندارد.
#قیاس_استثنایی
@tamrin_fegahat
ارسالها: 1,028
موضوعها: 429
تاریخ عضویت: دي 1396
اعتبار:
17
سپاس ها 498
سپاس شده 198 بار در 172 ارسال
این دلیل چند اشکال دارد:
اولا همه چیز در قرآن هست ولی نه در ظاهر قرآن.
وقتی قرآن دارای بطنهای متعدد است نمی توان گفت همه چیز در ظاهر قرآن بیان شده و برای ما قابل فهم است لذا برای فهم تمام قرآن ناچاریم به اهل بیت علیهم السلام مراجعه کنیم چون ما راهی به باطن داریم.
ثانیا بر فرض که همه چیز در ظواهر قرآن موجود است و لکن ظهور زمان صدور مهم است و این ظهور برای ما براحتی کشف نمیشود چون بسیاری از شٱن نزولهایی که اجمالا در فهم قرآن موثر است به دست ما نرسیده و همچنین فهم ظهور یک کلام وابسته به فهم فضای حاکم بر جامعه است و این فضاها نیز خودش براحتی کشف نمی شود و همچنین فهم لغات و....
شاهدش وجود اختلافات کثیره بین روایات است.
ثالثا اگر همه چیز در ظواهر قرآن باشد این کلام یک تخصیص قطعی خورده به مواردی که مبین قرآن یعنی پیامبر و معصومین علیهم السلام بر خلاف آن تفسیر نکرده باشد و این که کجاها چنین تفسیری وجود دارد را می نمی دانیم چون طبق برخی روایات حضرت می فرماید نبی اکرم همه احتیاجات امت را بیان کرده است و راوی سوال میکند آیا این بیانات نبی اکرم گم شده که الآن در دستها نیست حضرت در پاسخ می فرماید نه بلکه ودعه عند اهله یعنی آن را نزد اهلش به ودیعه گذاشته.
خب ما چه می دانیم کجاها تفسیر خلاف شده و کجاها نشده چون علمش در نزد امام زمان علیه السلام به ودیعه گذاشته.
با وجود این اشکالات قول انسداد تقویت میشود.
البته اشکال دوم و سوم مبنایی بوده و مبتنی بر عدم حجیت ظواهر برای غیر مقصودین به افهام است کما هو الاظهر.