28-مهر-1399, 08:13
مرحوم آخوند میفرماید: یکی از مواردی که موجب استحاله ترتب شود این است که مکلف اگر اهم و مهم را ترک کند باید دو عقاب داشته باشد و در حالی که این گونه نیست پس استحاله محال است.
استاد گنجی فرمودند: این که در ترتب دو عقاب نیست صحیح است و اما این که لازمه اش عدم صحت ترتب است صحیح نیست. اما این که تعدد عقاب وجود ندارد به این خاطر است که تفویت یک غرض قهری و غرض دیگری اختیاری است و نتیجه ان این است که یک عقاب وجود داشته باشد. چرا که اگر اهم را انجام دهد و مهم را ترک کند، تفویت غرض مهم قهری است و اگر مهم را انجام دهد و اهم را ترک کند، مقداری از غرض که تفویت شده است باز هم قهری است زیرا در حین امتثال مهم مقداری از غرض اهم را نمیتواند استیفا کند لذا همیشه تفویت یک غرض قهری است. پس تعدد عقاب چه جایگاهی دارد؟ اما دلیل عدم ملازمه هم بعدا مطرح میشود.
استاد گنجی فرمودند: این که در ترتب دو عقاب نیست صحیح است و اما این که لازمه اش عدم صحت ترتب است صحیح نیست. اما این که تعدد عقاب وجود ندارد به این خاطر است که تفویت یک غرض قهری و غرض دیگری اختیاری است و نتیجه ان این است که یک عقاب وجود داشته باشد. چرا که اگر اهم را انجام دهد و مهم را ترک کند، تفویت غرض مهم قهری است و اگر مهم را انجام دهد و اهم را ترک کند، مقداری از غرض که تفویت شده است باز هم قهری است زیرا در حین امتثال مهم مقداری از غرض اهم را نمیتواند استیفا کند لذا همیشه تفویت یک غرض قهری است. پس تعدد عقاب چه جایگاهی دارد؟ اما دلیل عدم ملازمه هم بعدا مطرح میشود.