8-اسفند-1399, 14:40
مثال عرفی که ذکر شده در مقایسه با مقام درست نیست اگر می خواهید دقیق تطبیق به محل بحث کنه باید جایی رو بگید که طرف اصلا وجود پدر رو قبول نداره بعد یکی از طرف پدرش براش نامه آورده که پدرت می گه ول گردی نکن. بعد که پدرش پیدا میشه بیاد بگه مگه من حجت رو بر تو تمام نکردم. ؟!
به نظرتون صحیحه؟در مثال قاذورات احتمال ابتلاء هست خصوصا که می بیننیم امروز یه عده ای از شیطان پرست ها می خورند. اگر کافری فحص کرده و به توحید نرسیده که معذوره اگرم فحص نکرده به خاطر عدم فحص عقاب میشه نه به خاطر تکلیف.بله شانیت تحریک که گفتید برای صحت تکلیف کافی است اما این ربطی به اتمام حجت نداشت.و این روایت اثباتا دلیل بر نفی هستش اما این روایت به نظر بنده اطلاق داره.البته بستگی به پذیرش مفهوم شرط داره اگه کسی قبول داشته باشه مفهوم رو حتما جمیع حصص تکلیف منتفی است چرا که در واقع امام فرمودند الکفار اذا آمنوا بالله و رسوله افترض علیهم الفرائض طبعا در غیر این فرض لم یفترض مطلقا چرا که پذیرش مفهوم شرط یعنی اثبات علیت تامه ی منحصره که با انحصار کلام شما دفع می شود
به نظرتون صحیحه؟در مثال قاذورات احتمال ابتلاء هست خصوصا که می بیننیم امروز یه عده ای از شیطان پرست ها می خورند. اگر کافری فحص کرده و به توحید نرسیده که معذوره اگرم فحص نکرده به خاطر عدم فحص عقاب میشه نه به خاطر تکلیف.بله شانیت تحریک که گفتید برای صحت تکلیف کافی است اما این ربطی به اتمام حجت نداشت.و این روایت اثباتا دلیل بر نفی هستش اما این روایت به نظر بنده اطلاق داره.البته بستگی به پذیرش مفهوم شرط داره اگه کسی قبول داشته باشه مفهوم رو حتما جمیع حصص تکلیف منتفی است چرا که در واقع امام فرمودند الکفار اذا آمنوا بالله و رسوله افترض علیهم الفرائض طبعا در غیر این فرض لم یفترض مطلقا چرا که پذیرش مفهوم شرط یعنی اثبات علیت تامه ی منحصره که با انحصار کلام شما دفع می شود