24-اسفند-1399, 12:36
یکی از دیدگاه هایی که پیرامون نحوه ی مخاطبه ی خداوند متعال با بندگان وجود دارد نظریه ی خطابات قانونی تربیتی است یعنی خدای متعال نسبت به بندگان در مخاطبه ی خود صرفا بیان قانون نمی کرده بلکه همان حین هم به دنبال تربیت عباد بوده است لذا مثل حقوق دان ها نبوده که بگوید این واجب است و آن حرام و ....نحوه ی مخاطبه ی او به شکل عبد و مولا بودن نیز محرز نیست یعنی درست است که تکوینا ما عبد هستیم و او مولا اما آیا در نظام تشریع هم شارع می خواهد همین سیستم را در نظر بگیرد یا اینکه در این بخش نظر او به صورت شهروند و قانون گذار است؟حال اگر قانون ملاک باشد صرفا ادبیات او قانونی است یا قانونی تربیتی.طبق دیدگاه خطابات قانونی تربیتی جمع مستحبات کنار واجبات یا مکروهات کنار محرمات به جهت تربیت بوده یا تعابیری مثل غسل الجمعه واجب یا تکلم بعد الاقامه حرام است به این جهت است که مربی گاهی اوقات برای تربیت عباد کمی مطلب را دست بالا بیان می کند ویا مقایسه ی تعابیری مثل لیس منا من غشی مسلما با لیس منا من لم یصل صلاه اللیل و حال آنکه از اولی حرمت فقهی برداشت می شود و از دومی حرمت برداشت نمی شود.طبق این دیدگاه افضل الاعمال گفتنهای متفاوت در روایات توجیه می شود که مربی گاهی اوقات بهترین فعل را برای فردی که مشکل خاصی دارد فلان فعل مطرح می کند و برای فرد دیگر فعل دیگری را بیان می کند و ثمرات احتمالی دیگری که می توان برای این جهت مطرح کرد
یکی از روایاتی که شاهد این نظریه است روایت معاویه بن وهب در کتاب الدین کافی است مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيِّ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّهُ ذُكِرَ لَنَا أَنَّ رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ مَاتَ وَ عَلَيْهِ دِينَارَانِ دَيْناً فَلَمْ يُصَلِّ عَلَيْهِ النَّبِيُّ ص وَ قَالَ صَلُّوا عَلَى صَاحِبِكُمْ حَتَّى ضَمِنَهُمَا [عَنْهُ] بَعْضُ قَرَابَتِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ذَلِكَ الْحَقُثُمَّ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص إِنَّمَا فَعَلَ ذَلِكَ لِيَتَّعِظُوا وَ لِيَرُدَّ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لِئَلَّا يَسْتَخِفُّوا بِالدَّيْنِ وَ قَدْ مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ ع وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ وَ قُتِلَ الْحُسَيْنُ ع وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ.
یکی از روایاتی که شاهد این نظریه است روایت معاویه بن وهب در کتاب الدین کافی است مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيِّ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّهُ ذُكِرَ لَنَا أَنَّ رَجُلًا مِنَ الْأَنْصَارِ مَاتَ وَ عَلَيْهِ دِينَارَانِ دَيْناً فَلَمْ يُصَلِّ عَلَيْهِ النَّبِيُّ ص وَ قَالَ صَلُّوا عَلَى صَاحِبِكُمْ حَتَّى ضَمِنَهُمَا [عَنْهُ] بَعْضُ قَرَابَتِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ذَلِكَ الْحَقُثُمَّ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص إِنَّمَا فَعَلَ ذَلِكَ لِيَتَّعِظُوا وَ لِيَرُدَّ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ لِئَلَّا يَسْتَخِفُّوا بِالدَّيْنِ وَ قَدْ مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ ع وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ وَ قُتِلَ الْحُسَيْنُ ع وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ.