امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
استدلال به وجدان در مباحث علمی، نکته‌ها و نقدها
#2
در بحث امکان ترتب سؤال این است که آیا مولا می‌تواند به یکی یا هر دو از ضدین امر ترتبی کند؟ مشهور متأخران این امر را ممکن دانسته‌اند، در مقابل برخی قائل به استحاله شده‌اند. یکی از ادله‌ای که برای امکان ترتب اقامه شده است، استدلال به وجدان است:
با مراجعه به وجدان معلوم می‌شود که مولا ممکن است دو تکلیف داشته باشد، تکلیف به انقاذ و تکلیف به نماز در صورت ترک انقاذ. وجدان این امکان را درک می‌کند و هیچ محذوری در آن نمی‌بیند.

نقد: در علوم رایج در حوزه بسیار متداول است که به وجدان استدلال می‌شود، چه در فقه، چه در اصول و چه در کلام و تفسیر و.... استدلال به وجدان از جهات مختلف اشکال دارد. برخی اشکالات در گذشته آمده و برخی در آینده خواهد آمد. در اینجا تنها به یک اشکال اشاره می‌کنیم:

در این که وجدان امر ترتبی را ممکن می‌داند، سه احتمال وجود دارد:

‌1.مراد از وجدان، وجدان شخص مستدل باشد: در این صورت وجدان یک نفر نمی‌تواند دلیل برای دیگری باشد. مثلاً اگر در بحث جبر و اختیار، اختیاری بگوید که من وجدان می‌کنم که فاعل مختار هستم، وجدان او دلیل برای دیگری نمی‌شود. (دلیل بر 5 قسم است: دلیل عقلی یا منطقی، دلیل علمی، دلیل عرفی، دلیل عقلایی، دلیل شرعی و وجدان هیچ یک از این 5 قسم دلیل نیست.)

اشکال: خوب دلیل وجدانی را هم به 5 قسم مذکور اضافه کنید!
پاسخ: وجدان را به همین اشکالات نمی‌توان دلیل حساب کرد.
[پاسخ پاسخ: وجدان دلیل قابل ارائه برای دو خصم نیست. اما دلیل منحصر بر این نیست مثلاً مقلد به مرجع می‌گوید که چرا این حکم را دادی؟ مرجع پاسخ می‌دهد، ظهور روایت را در این وجوب وجدان کردم یا مثلاً ربای به زوجه را هم ظلم می‌بینم و باقی استدلال را ذکر کند. در اینجا وجدان مرجع جزئی از دلیل است.]

‌2. مراد مستدلین استدلال نیست، بلکه قصد تنبیه و بیدار کردن وجدان در مخالفین را دارند. در این صورت اگر با این بیان، مخالفان متنبه نشدند و قبول نکردند، باز نزاع باقی خواهد ماند.

3. مراد از وجدان، وجدان همه باشد: یعنی هم من و هم خصم (چه کسانی که قائل به استحاله امر ترتبی هستند و چه کسانی که در این مسأله توقف کرده‌اند) این امر را وجدان می‌کنیم. در این صورت بحث از بحث علمی خارج شده است، زیرا بحث علمی، مقام تخطئه است نه مقام تکذیب. معنای تخطئه این است که وجه خطا بودن یک ادعا یا دلیل بیان شود اما تکذیب این است که مخاطب متهم به دروغگویی شود. مثلاً کسی بگوید که من شک دارم که انسان فاعل مختار است یا فاعل مضطر است؛ اگر به او گفته شود که تو دروغ می‌گویی و خودت هم شک نداری که فاعل مضطر هستی، بحث از بحث علمی خارج شده است.

پس هر کدام از این سه امر مقصود مستدل به وجدان باشد، صحیح نیست.

____________________________________
برگرفته از دروس خارج اصول فقه استاد سید محمود مددی، بحث ترتب در ذیل مباحث ضد، جلسه‌ی 9، 20 شهریور 1400.

مطالب داخل قلاب [] از نویسنده است.
پاسخ


پیام‌های این موضوع
RE: استدلال به وجدان در مباحث علمی، نکته‌ها و نفدها - توسط مخبریان - 8-آذر-1400, 22:08

موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  ظاهر نهی از اتباع رأی، نهی از بی‌ضابطه بودن استدلال است مخبریان 2 248 16-اسفند-1401, 16:03
آخرین ارسال: مخبریان

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان