امتیاز موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
از روایتگری، تا باورمندی
#6
عبارت مقدمه ی فقیه (لم اقصد فیه قصد المصنفین فی ایراد جمیع ما رووه)
از عبارتی که از مقدمه ی فقیه نقل شد، بدوا به نظر می رسد که شیوه ی کلی مصنفین، نقل هر حدیثی که در اختیار داشته اند بوده است. اما مسلما چنین برداشتی صحیح نیست؛ چرا که تالیفات مشهوری در همان دوره و مقدم بر شیخ صدوق وجود داشته که این گونه نبوده اند (مانند کافی که به حسب مقدمه ی آن، دربرگیرنده ی "الْآثارِ الصَّحِيحَةِ عَنِ الصَّادِقِينَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ وَ السُّنَنِ الْقَائِمَةِ الَّتِي عَلَيْهَا الْعَمَلُ، وَ بِهَا يُؤَدَّى‏ فَرْضُ اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَّ- وَ سُنَّةُ نَبيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ" است)

برخی این نظریه را مطرح کرده اند که فرق اصل و مصنف (تقسیمی متقدم در مورد کتب حدیثی) در این است که اصول، مشتمل بر احادیث معتبر و معتمد بوده بر خلاف مصنفات که احادیث غیر معتمد را هم در آن نقل می کرده اند و لذا ممکن است تعبیر "مصنِفین" در عبارت شیخ صدوق، ناظر به مصنَفات اصطلاحی (در قبال اصول) باشد. در انتهای همین مقدمه هم تعبیری آمده که نشان می دهد تفکیک بین اصول و مصنفات، مد نظر شیخ صدوق بوده است (...وَ غَيْرِهَا مِنَ الْأُصُولِ وَ الْمُصَنَّفَاتِ الَّتِي طُرُقِي إِلَيْهَا مَعْرُوفَة...)
اما فارغ از این که آیا این فرق بین اصل و مصنف صحیح است یا نه، مشکل است که تعبیر مصنفین در عبارت شیخ صدوق را ناظر به معنای اصطلاحی دانست؛ به این جهت که در همان عبارات، تعبیر تصنیف به معنای غیر اصطلاحی به کار رفته و اصلا برای همین کتاب (من لا یحضر) به کار برده اند (...وَ صَنَّفْتُ لَهُ هَذَا الْكِتَابَ بِحَذْفِ الْأَسَانِيد...)
استاد سید محمد جواد شبیری این نظریه را مطرح می کردند که اصحاب، دو سبک تالیفی داشته اند: صحیح نگاری و جامع نگاری. ایشان احتمال می دادند که تعبیر شیخ صدوق اشاره (و تعریض) به جامع نگاران (چون برقی) باشد. ان شاء الله در صفحه ی مستقلی برخی از مطالب ایشان در این باره را نقل می کنم.
پاسخ
 سپاس شده توسط سید محمد صادق رضوی


پیام‌های این موضوع
RE: از روایتگری، تا باورمندی - توسط محمود رفاهی فرد - 2-دي-1400, 15:09

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان