25-اسفند-1400, 17:20
این تالی فاسد در خیلی از موارد می آید
مثلاً فرض کنید که پدری دختر پنج ساله خودش را به عقد طلبه پانزده ساله حافظ قرآن در می آورد (خب در اینجا رعایت مصلحت ایشان را نموده است) از طرف دیگر بر شوهر شرط می کند که دخول نکند. ولی اگر مبنی ما این باشد که تخلف شرط موجب بطلان عقد نمی شود کما علیه اکثر الفقهاء، باز این تالی فاسد پیش می آید که حکم به مشروعیت و صحت شرعی جماع با آن دختر، موجب چنین آبرو ریزی شده است. این پاسخ استاد صحیح به نظر نمی رسد. ولی اگر اسلام کلا میگفت که چون زمینه سوءاستفاده هست، چنین ازدواجی باطل است و جماع هم زنا هست، دیگر این تالی فاسد پیش نمی آید.
باید قبول کنیم فرق است بین اینکه بگوییم خلاف شرط کردن حرام است ولی جماع حلال است و زنا نیست. و بین اینکه بگوییم اصلاً عقد صغیره مشروعیت ندارد لذا جماع هم حرام و زنا هست. در قسم دوم داعی مردم برای ارتکاب کم است چون در اینجا زنا به عهدهی آنها ثابت می گردد. برخلاف اول که فقط یک کار حرامی انجام داده است و خلاف شرط عمل نموده است.
مثلاً فرض کنید که پدری دختر پنج ساله خودش را به عقد طلبه پانزده ساله حافظ قرآن در می آورد (خب در اینجا رعایت مصلحت ایشان را نموده است) از طرف دیگر بر شوهر شرط می کند که دخول نکند. ولی اگر مبنی ما این باشد که تخلف شرط موجب بطلان عقد نمی شود کما علیه اکثر الفقهاء، باز این تالی فاسد پیش می آید که حکم به مشروعیت و صحت شرعی جماع با آن دختر، موجب چنین آبرو ریزی شده است. این پاسخ استاد صحیح به نظر نمی رسد. ولی اگر اسلام کلا میگفت که چون زمینه سوءاستفاده هست، چنین ازدواجی باطل است و جماع هم زنا هست، دیگر این تالی فاسد پیش نمی آید.
باید قبول کنیم فرق است بین اینکه بگوییم خلاف شرط کردن حرام است ولی جماع حلال است و زنا نیست. و بین اینکه بگوییم اصلاً عقد صغیره مشروعیت ندارد لذا جماع هم حرام و زنا هست. در قسم دوم داعی مردم برای ارتکاب کم است چون در اینجا زنا به عهدهی آنها ثابت می گردد. برخلاف اول که فقط یک کار حرامی انجام داده است و خلاف شرط عمل نموده است.